کد خبر : 57043
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۵

یک استاد حوزه و دانشگاه:

شکوه عقلانیت در قیام امام حسین(ع)/ احیای عزت و کرامت از آثار قیام سیدالشهدا است

شکوه عقلانیت در قیام امام حسین(ع)/ احیای عزت و کرامت از آثار قیام سیدالشهدا است

یک استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه سه عنصر عقلانیت، عاطفه، حماسه و عزت در شکل گیری حماسه کربلا موثر بود گفت: از آثار قیام امام حسین(ع) شکوفایی عقل، احیای عزت و کرامت بوده است.

به گزارش گیلانستان، با نگاه به هدف امام حسین(ع) که برای احیای دین خدا قیام و حرکت خویش را آغاز کرد، می‌بینیم که آن حضرت در مرحله نخست در پی تشکیل حکومت اسلامی بود و در غیر این صورت، با شهادت خود و یارانش به تکلیف خود عمل می‌کرد. اما اینکه قیام آن حضرت به‌خاطر عشق بی حدش به خالق بود و یا اینکه عقلانی پای در این راه گذاشت ما را بر این داشت تا با یک کارشناس دینی مطرح کنیم.

«رقیه درویش» استاد و مشاوره حوزه و دانشگاه پیرامون شکوه عقلانیت در قیام امام حسین(ع) به گفت و گو نشست که در ادامه می خوانید؛

* فلسفه قیام امام حسین(ع) چیست، آیا واقعه ای بزرگ تر از عاشورا در اسلام داریم؟

سه واقعه بزرگ در جهان اسلام داریم که بعثت، غدیر و عاشورا است. مسلمان ها با بعثت مشکلی نداشتند و پیامبری رسول خدا را به عنوان نبی خاتم پذیرفتند، درباره غدیر هم عده‌ای ظاهراً پذیرفتند اما خیلی سریع و خیلی زود پیمان شکستند و متاسفانه زیر پا نهادن غدیر و فراموش کردن و نادیده گرفتن آن با کمال تاسف جریان عاشورا را رقم زد.

لذا حضرت زینب(س) و امام صادق(ع) اشاره دارند که امام حسین(ع) روز عاشورا کشته نشد بلکه در سقیفه کشته شد، چون اگر سقیفه شکل نمی‌گرفت و جریان ولایت اهل بیت(ع) در مجرای خودش جاری می شد چنین اتفاقاتی در جهان اسلام رخ نمی داد.

* چه عناصری باعث شکل گیری حماسه کربلا شد؟

سه عنصر مهم در شکل‌گیری حماسه کربلا دخالت دارند که یکی عنصر عقلانیت، دومی عنصر حماسه و عزت و سومی عنصر عاطفه است. عده زیادی بر این امر قائل هستند که قیام امام حسین(ع) فقط از روی عشق بوده و عقل حکم نمی‌کند که انسان این همه روی هدف خاص خود پایداری کند و اگر این را قبول کنیم این سوال و توهم پیش می‌آید که کسی که عاشق است و برای معشوق خودش حاضر است هر کاری انجام دهد آیا برای دیگران مسئولیت آور است و الگو و سمبل می شود یا خیر… که عاشورا فارغ از این امر است و عشق و عقل و حماسه و عزت آن را رقم زد.

* به نظر شما قیام امام حسین(ع) بر چه اساس و منظوری شکل گرفت؟

امام حسین(ع) عاشق خدا بود و قیام امام حسین(ع) بر اساس عقلانیت بوده است.

*چه مواردی را در عقلانی بودن قیام امام حسین(ع) می توانید اشاره کنید؟

حدیث زیبایی است از امام رضا(ع) که در مورد ویژگی های انسان عاقل بیان می کند که تمام این ۱۰ مورد در وجود مبارک امام حسین(ع) دیده می شود.
مردم به خیر این انسان امید دارند(هیچکس از در خانه امام حسین(ع) ناامید برنگشته است)، مردم از شر آدم عاقل در امان هستند (خیلی تلاش کردند که حضرت را کسی نشان دهند که می خواهد آرامش جامعه را برهم زند)، زیاد می بینند خیر دیگران را (کسی کوچکترین کاری برایشان انجام دهد آنرا زیاد می بینند، کار خودش را با اینکه خیلی زیاد است کم می بینند (مثلا حضرت زینب(س) وقتی بدن پاره پاره برادر را دیدند فرمودند خدایا این اندک را از ما قبول کن)، از اینکه مردم حوائج خود را از او درخواست کنند ناراحت نمی شود(کسی که برای رفع حوائج خود به شما رو کرد آنرا نعمتی از طرف خدا بدانید)، برای طلب علم در طول زندگی برای خود ملالتی راه نمی دهد، اینکه در راه خدا فقیر باشد برای او دوست داشتنی تر است تا اینکه خودش را بی نیاز کند مخصوصا اگر این بی نیازی از دست دشمنان مرتفع شود، اینکه در برابر خدا خار و ذلیل باشد برایش دوست داشتنی تر است تا عزت داشته باشد در برابر دشمنان(کلام معروف حضرت «هیهات منه الذله»)، اینکه گمنام باشد برایش دوست داشتنی تر است تا اینکه بین مردم مشهور باشد، هر کسی را که می‌بیند، می گوید او از من بهتر، برتر و با تقواتر است. و با توجه به این ویژگی های انسان عاقل که امام رضا(ع) در سخنان خود بیان کردند ما شکوه این عقلانیت را در وجود با برکت سیدالشهدا مشاهده می‌کنیم.

* آیا این موضوع عقلانیت فقط در قیام عاشورا تبلور پیدا کرده و یا در زوایای دیگر زندگی آن حضرت هم قابل درک است؟

نه تنها امام حسین(ع) بر پایه عقلانیت زندگی می کردند بلکه ما در زیارت اربعین نیز می خوانیم که «حسین جان تو بهترین خون خودت را فدا کردی تا مردم را از جهل و نادانی و سرگردانی نجات دادی… » یعنی حضرت تلاش کردند که مردم با عقلانیت زندگی کنند، با عقلانیت تصمیم بگیرند و با عقلانیت نفس بکشند، انسانی که عاقل، با شعور و با معرفت است هر لحظه به فکر این است که من باید در این برهه از زمان چگونه زندگی کنم، چگونه فکر کنم و چطور وظیفه ام را انجام دهم.

امام حسین(ع) در مورد ثمر عقلانیت که با علم پرورش پیدا می کند به چهار فایده اشاره می کند« شما می توانید در رابطه با عقل و علم آیات محکمی را فرا بگیرید، قوانین اجتماعی و اخلاقی و دستورات الهی را یاد بگیرید، آیین برادری و هماهنگی را بیاموزید و از همنشینی با علما و سود ببرد»

* خیلی ها معتقدند که چرا زمان قیام زودتر انجام نشد و امام در زمان معاویه این راه را در پیش نگرفتند؟

کسانی که می گویند امام حسین(ع) بر اساس عقلانیت قدم برنداشتند چرا به این فکر نمی کنند که اگر امام حسین(ع) فقط از روی عشق این کار را می کردند پس باید زمان شناسی را نادیده می گرفتند در حالی که ما می بینیم چون حضرت نخواستند نسنجیده کاری را انجام دهند و می خواستند کاری که انجام می دهند ماندگار باشد و تا قیامت همه انسان ها از آن بهره‌مند شوند در زمان معاویه دست به شمشیر نشدند بلکه مانند جدشان تلاش می‌کردند برای گسترش معارف توحیدی، تا مردم آگاهانه عبادت و پرستش کنند. رسول مکرم اسلام هم سال هایی که در مکه بودند قیام نکردند بلکه آن فرصتی بود برای رسول خدا تا افکار مردم را روشنگری کنند لذا امام حسین(ع) نیز با این درایت در آن ایامی که معاویه سراسر نیرنگ که با رفتار و کردار خودش عقل مردم را می دزدید و می توانست اثرات قیام امام حسین(ع)را کم رنگ کند، امام در آن زمان دست به شمشیر نبردند اما بعد از مرگ معاویه جای آن بود که حضرت به جهاد متوسل شوند.

* تعریف شما از جهاد به خصوص جهاد امام حسین(ع)چیست؟

ما سه جهاد داریم، جهاد اصغر، اوسط و اکبر، البته این تقسیم بندی را آقای جوادی آملی بیان می کنند که جهاد اصغر همان جهاد بیرونی است، جهاد اوسط جهاد با نفس است و جهاد اکبر بین عقل و عشق است و نوعا جهاد با هجرت همراه است که برای آن هم می توان سه تقسیم بندی داشته باشیم، هجرت صغری (مکه به مدینه) هجرت وسطی (از رذایل اخلافی به خوبی ها) و هجرت کبری(انتقال از حصول به عروج) از این رو وقتی خبر شهادت جناب مسلم را به امام حسین(ع) دادند امام فرمودند«اگر در مشرق و مغرب گیتی در شمال و جنوب برای من پناهگاهی نباشد به ناچار از شهری به شهری از روستایی به روستایی و از دریایی به دریایی سفر می کنم ولی با این حکومت ننگین سازش نمی کنم»
پس حضرت وقتی می خواستند قیام کنند همه جانبه سنجیدن و وارد عمل شدند.

* با این توضیحات می توان آثار قیام حضرت را در شکوفایی عقل جستجو کرد؟

بله، آثار قیام امام حسین(ع) شکوفایی عقل و احیای عزت و کرامت بوده است، همان عنصر حماسه و عزت که در ابتدای گفتگو به آن اشاره داشتم.
امکان ندارد کسی که از شکوفایی عقل بهره مند باشد برای اینکه عزت و کرامت داشته باشد به دنبال اهداف پوچ برود، بلکه تلاش می کند بهترین ها را انتخاب کند و به دنبال چیزهایی است که برایش عزت و کرامت به همراه بیاورد.

* برای زنده نگه داشتن قیام امام حسین(ع) چه راه هایی را باید در پیش بگیریم؟

برای زنده نگه داشتن راه های قیام عاشورا باید به کیفیت آن توجه کنیم. یکی از این راه ها با توجه به سفارشی که به ما شده است به‌جا آوردن زیارت اربعین است، چرا که این زیارت یادآور قیام امام حسین(ع) است و انسان لحظه لحظه خودش را با اهداف قیام امام حسین(ع) نزدیک می کند. همانگونه که یکی از شاخص‌های شکوفایی قیام امام حسین(ع) در اقامه نماز است و همانقدر که نماز انسان را از بدی ها دور می کند و ستون دین است می توان گفت «زیارت اربعین» ستون عصاره عترت است.

*پیشنهاد شما برای برگزاری اربعینی با شکوه و حفظ این فرهنگ با توجه به شرایط پیش آمده چیست؟

هر چند امسال با مشکلات شیوع ویروس کرونا نمی توانیم پیاده روی اربعین را داشته باشیم اما باید فرهنگ اربعین و فرهنگ حسینی در بین خودمان زنده نگه داریم.
برای زنده نگه داشتن قیام امام حسین(ع) باید فکر و راه و روش آن حضرت را رها نکنیم.
ما به عنوان یک مادر، یک همسر، یک شهروند، یک مبلغ وظیفه داریم که حداقل خانه هایمان را یک حسینه کنیم و فرهنگ عاشورا را به کودکان خود منتقل کنیم، به عنوان یک مادر باید بتوانم یک نسل منتظر پرورش دهم و بازویی پرتوان برای همسرم باشم و با لقمه حلال و آرامشی که در منزل ایجاد می کنیم زندگی پاک و طیبی داشته باشیم و در این زندگی به اهداف بلند فکر کنیم. به عنوان یک مبلغ دینی در شکوفایی عقل مردم هم تلاش کنیم، لذا وظیفه آنانی که در راه آگاه کردن مردم تلاش می کنند اول خودشان به چیزایی که به مردم می گویند عمل کنند تا مردم با اعمال و کردار ما به دین خدا نزدیک تر شوند و نکته بعد بدعت گذاری و خرافه ستیزی است.

* لطفا مثال واضح تری از بدعت و خرافه در مورد قیام عاشورا بیان کنید تا مخاطبین ما روشنتر شوند…

متاسفانه با تمام شکوهی که در تمام قرن ها از مراسم عزاداری امام حسین(ع)  ملاحظه می کنیم بدعت و خرافه های زیادی هم در مجالس آن حضرت دیده می شود که یکی از آنها که هنوز آثارش را زیاد می بینیم خرافه نعل اسب است.
وقتی بنی امیه برگشت به عنوان مدال پرافتخار خود آن نعل هایی که بر بدن نازنین امام تاخته بودند را به در خانه های خود آویختند و بسیاری از شیعیان و محبین اهل بیت(ع) این را به عنوان یک سنبل و میراث فرهنگی که قدیمی ها انجام می دادند بدون تفکر در منزل و ماشین… استفاده می کنند.

یک مسلمان باید آگاهانه زندگی کند، اشک بریزد، سینه بزند و آگاهانه با خرافات و بدعت ها مبارزه کند.

پایان پیام/شبستان

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

رفتن به نوار ابزار