کد خبر : 11239
تاریخ انتشار : شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۲

می‌توانستم همانند برخی‌ها با شهردار معامله کنم و امتیازات فراوان بگیرم/ تنها خط قرمزم اعتقادات دینی، انقلابی و حقوق مردم است

می‌توانستم همانند برخی‌ها با شهردار معامله کنم و امتیازات فراوان بگیرم/ تنها خط قرمزم اعتقادات دینی، انقلابی و حقوق مردم است

من هم چنان پرسشگرم که چرا به سكوت و خاموشي فرو رفته ايم و بي تفاوت تر از هر زماني ديگر، در گوشه ي آرام گرفته ايم و فرياد حق خواهی را نمي شنويم؟ چرا لب نمي گشاييم تا غفلت و ناكارآمدی شورا و شهردار را بيان كنيم ؟

به گزارش گیلانستان ، محمود باقری خطیبانی عضو شورای اسلامی شهر رشت در یادداشتی اختصاصی برای این پایگاه خبری تحلیلی نوشت:
این روزها ، فضای انتخاباتی در همه جا حاکم است و معمولا در چنین شرایطی ، آدم ها که در معرض انتخاب شدن قرار می گیرند به طور اجتناب ناپذیری مهربان می شوند، ادبیاتشان تغییر می کند ، از موضع گیری شفاف فرار می کنند و تلاش می کنند مخالف تراشی نکنند و یا مخالفان را خنثی کنند .
این روزها که خودم نیز نامزد شورای پنجم هستم با توصیه های گوناگونی شبیه به آن چه گفتم، روبرو هستم که لااقل دم از مخالفت با شهردار نزنم . می گویند شهردار در حال فعالیت شدیدی علیه من است و به باند رسانه ای و عوامل وابسته اش دستور داده که مرا تخریب کنند و دوستانه انذار می دهند در این ایام سکوت پیشه کنم و چیزی از مفاسد شهردار و مشکلات شهر ننویسم و نگویم و …
اما من با خدای خودم و مردم پیمان بسته ام که در مبارزه با فساد ، دم فرو نبندم و تنها خط قرمزم اعتقادات دینی و انقلابی و حقوق مردم است و اصولا به این فکر نمی کنم که برای ماندن در قدرت باید سکوت نمایم و چیزی نگویم . من اگر در مبارزه با فساد اقتصادی کوتاه بیایم در واقع ، منافع مردم و اعتقاداتم را برای عضویت در شورای شهر معامله کرده ام و چنین چیزی هرگز پیش نمی اید و مرگ محمود باقری روزی است که وارد چرخه معامله گری شود .
مردم خادم و خائن را تشخیص می دهند و می دانند که من بیش از دیگران می توانستم با شهردار معامله بکنم و امتیازات فراوانی بگیرم و اگر ضدیت با فساد برای مردم اهمیت دارد که حتما هم دارد، مرا ترغیب می کنند که این راه را ادامه بدهم و با کمک هم شورایی می سازیم که اعضایش خود را ارزان نفروشند و با همگرایی و برنامه گرایی بتوانند شهر را از وضعیت کنونی نجات دهند و شرایط بهتر و شایسته مردمان این شهر ، فراهم آورند .
من هم چنان پرسشگرم که چرا به سكوت و خاموشي فرو رفته ايم و بي تفاوت تر از هر زماني ديگر، در گوشه ي آرام گرفته ايم و فرياد حق خواهی را نمي شنويم؟ چرا لب نمي گشاييم تا غفلت و ناكارآمدی شورا و شهردار را بيان كنيم ؟ چرا نمي پذيريد كه سکوت شهرداری کلان شهر رشت در سالروز 12 فروردین روز جمهوری اسلامی حتی از جشنواره کدو کمتر بوده و اهانت آمیز است ! . آیا جمهوری اسلامی دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی به رهبری خمینی کبیر و نماد مبارزه این ملت و حاصل خون هزار شهید و جانباز و ایثارگر نیست ؟
چرا آنانی كه دم از دادخواهي و حقوق مردم و منافع ثبات مدیریت شهری مي زنند و از این همه نابسامانی ها آگاهانه عبور کردند اینک سکوت کرده اند و چیزی نمی گویند ؟. ایا هم چنان امیدوارند که با ندیدن آگاهانه تخلفات مالی و مدیریتی شهردار و توجیهات تهوع آور از مردم این شهر تاییدیه بگیرند و با رای آنان مجددا به شورا بیایند و آن چه که در شورای چهارم نشده را در شورای پنجم انجام دهند و …
سکوت، يعني. نفريني مطلق و ابدي ، يعني بغض، آه و گريه درون. سکوتِ شاهد، يعني شهادتِ دروغ، موقع خواب و استراحت و تعطيلي وجدان. بعضي سکوت را به رشوه اي کلان مي خرند و با سودي سرشار، به اسم حق السکوت، مي فروشانند و بيش از حرّافانِ حرفه اي، به مردم یاس تزریق می کنند. آزار دهنده ترين سکوت، وقتي است که دروغ مي گویند و تو فقط نگاه مي کنی و چیزی نمی گویی . آدم هاي ترسو، براي فرار از حقیقت ، سکوت می کنند تا خود را تسکین دهند این سکوت چاه می شود و همه را خواهد بلعید.

 

انتهای پیام/

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

رفتن به نوار ابزار