کد خبر : 27449
تاریخ انتشار : چهارشنبه 10 مرداد 1397- 36: 10

اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا؟ / سجاد بخشی نژاد

اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا؟ / سجاد بخشی نژاد

وحدت حول محور اصل انقلاب می تواند جهت همگرایی بیشتر موثر واقع شود و چشم دشمنان انقلاب را کور نماید و این مهم همکاری همه آحاد جامعه و وسعت دیدِ مبتنی بر اصل عمل انقلابی را می‌طلبد.

به گزارش سرویس یادداشت گیلانستان/ سجاد بخشی نژاد: تقسیم بندی سیاسی عمده در ایران در دو جناح سیاسی رقیب تحت عنوان اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی خلاصه می شود. این دو جریان سیاسی اصلی معاصر در ایران هستند که خود نیز در درون به جریان‌های دیگر تقسیم می شوند. حیات سیاسی این دو جریان را می توان در به دست آوردن حداکثری کرسی های انتخاباتی خلاصه نمود؛ از این رو به آنها «جریان» اطلاق می شود چون گرچه این جریانات مایلند خود را حزب بدانند لکن آنچه مشخص است نه ماهیتاً و نه در حوزه عمل واجد کارکردهای حزبی نیستند. مرز بین اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی آنقدر به هم نزدیک شده است که گاهاً نمی‌توان تشخیص داد که فلان گروه یا فلان فرد اطلاح‌طلب است یا اصول‌گرا! گاهی نیز برخی افراد دو-زیست هستند.

آیا به‌راستی تقسیم بندی اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی می‌تواند ملاک تحلیل سیاسی قرار گیرد؟ مقام معظم رهبری به عنوان سکاندار انقلاب اسلامی تکلیف را مشخص نموده‌اند. آنجا که معظم‌له در دیدار دانشجویان در تاریخ ۱۲/۰۴/۹۵ می‌فرمایند: «تقسیماتی چون اصول‌گرا یا اصلاح‌طلب و یا اصلاح‌طلب مدرن و اصول‌گرای سنتی، به هیچ وجه مهم نیستند و موضوع مهم، محتواست». یا در تاریخ ۲۹/۰۳/۸۵ می فرمایند: «تقسیم بندی گروه‌ها به اصول‌گرا و اصلاح‌طلب و یا اسامی دیگر تقسیم بندی صحیحی نیست، چرا که هر کس و هر جریانی که به مبانی انقلاب علاقه‌مند و پایبند و هر نامی که داشته باشد، جزو اصولگرایان است. مهمترین شاخص اصول‌گرایی، ایمان و هویت اسلامی و انقلابی است». پُر واضح است که رهبری معظم ضمن رد تقسیم‌بندی اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی به معنای مصطلح و با کارکرد جریانی، در حقیقت اصول و مبانی انقلاب اسلامی را مبنای تحلیل قرار می دهند و اصل دعوای اصول‌گرا-اصلاح‌طلبی را به رسمیت نمی‌شناسند.

« بنده دعوای اصلاح‌طلب و اصول‌گرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم‌بندی را غلط می‌دانم. نقطه‌ی مقابل اصول‌گرا، اصلاح‌طلب نیست؛ نقطه‌ی مقابل اصلاح‌طلب، اصول‌گرا نیست. نقطه‌ی مقابل اصول‌گرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می‌کند که به‌شدت ضد سرمایه‌گذاری و سرمایه‌داری حرکت کند، یک روز هم منافع‌اش یا فضا ایجاب می‌کند که طرفدار سرسخت سرمایه‌داری شود؛ حتی به شکل وابسته و نابابش! نقطه‌ی مقابل اصلاح طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصول‌گرای اصلاح‌طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به صورت روزبه‌روز و نوبه نو. (۱۹/۰۲/۸۴- در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان)».

از مجموع فرمایشات ایشان اینگونه استنباط می‌شود که ملاک، «عمل انقلابی» است و نه اسامی و یا عنوان‌ها؛ خطر زمانی است که اسامی و عنوان‌ها ملاک قرار بگیرند و تعصبات جناحی و جریانی جای عمل انقلابی به عنوان مبنا را بگیرد. اگر ملاک‌ها عمل انقلابی شد، وحدت حول محور انقلاب شکل خواهد گرفت و هم‌افزایی ایجاد خواهد شد و دشمن انقلاب دلسرد و مایوس.

با توجه به همین نگاه و رویکرد است که مقام معظم رهبری دعوت به جذب حداکثری و دفع حداقلی می‌نمایند و حتی برخی افرادی که به ظاهر چهره موجه و انقلابی ندارند را نیز از دایره انقلاب بیرون نمی‌رانند. آنجا که راجع به افراد بد حجاب می‌فرمایند: «خانم‌هایی بودند که در عرف معمولی به آنها می‌گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می‌ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمان‌هاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص‌های این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که می‌نمائی هستی؟». ماهم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید (بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی- ۱۹/۰۷/۹۱)».

جامعیت نگاه رهبری در بکارگیری همه ظرفیت‌ها جهت تقویت جبهه انقلاب با کمترین هزینه کاملاً مشهود است و در حقیقت هنر این است که بتوان تمامی ظرفیت‌ها را برای دستیابی به اهداف انقلاب بسیج کرد و بایستی از بند این عناوین دست و پا گیر که بیش از آنکه جنبه سیاسی داشته باشد مبتنی بر منافع گروهی است، فاصله گرفت. بسیج ظرفیت‌ها باید به گونه صورت بپذیرد که همه خود را مرهون و مدیون انقلاب بدانند و جهت تعالی آن تلاش نمایند. نباید با نگاه‌های سطحی و تنگ نظرانه ظرفیت‌های گوناگون را از دایره انقلاب خارج کنیم و درگیر تعصبات قومی و حزبی شویم. باید در خود این ظرفیت را ایجاد نمائیم که اگر یک نهاد انقلابی در حوزه های گوناگون از جمله حوزه مهم رسانه به سمت استفاده از ظرفیت‌های گوناگون – با ابتنای اصل عمل انقلابی- حرکت نمود او را مورد هجمه قرار ندهیم و اصل عمل انقلابی را قربانی تعصبات قومی و جریانی ننمائیم. اینکه بتوان از ظرفیت یک رسانه‌ای که کمتر ممکن است به جریان انقلابی بپردازد و یا اینکه به اصطلاح ظاهری اصلاح‌طلب نامیده شود استفاده نمائیم، نه تنها جای نقد و اشکال ندارد بلکه بایستی چنین نهادی مورد تشویق قرار بگیرد و از عاملین این اقدام تقدیر نمود؛ چرا که استفاده از ظرفیت جریان‌های همسو و همراه کار دشوار و صعبی نیست.کما اینکه اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی واقعی در انقلابی‌گری تعریف می‌شود و انقلابی‌گری نیز به عملگرا بودن است نه شعارگرایی.

وحدت حول محور اصل انقلاب می تواند جهت همگرایی بیشتر موثر واقع شود و چشم دشمنان انقلاب را کور نماید و این مهم همکاری همه آحاد جامعه و وسعت دیدِ مبتنی بر اصل عمل انقلابی را می‌طلبد.

وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

رفتن به نوار ابزار