کد خبر : 10196
تاریخ انتشار : پنجشنبه 26 اسفند 1395- 50: 9

شهر را سرزمین سوخته کرده اند/ به ثانیه های این شهر مرگ می بخشند

شهر را سرزمین سوخته کرده اند/ به ثانیه های این شهر مرگ می بخشند

شورای شهر، در آستانه انتخابات شهر و شهردار را رها کرده اند . یکی در حال نشای بنر! است تا از افتخاراتش بگوید و آن دیگری در فکر این است که از دکتر نوبخت کمکی برای تیم فوتبالش بگیرد و عده ای هم همراه شهردار فقط عکس می گیرند

به گزارش گیلانستان ، محمود باقری خطیبانی عضو شورای اسلامی شهر رشت در یادداشتی اختصاصی برای این پایگاه خبری تحلیلی نوشت:

نوشته قبلی ام را از  بارگاه ملکوتی حضرت علی علیه السلام به محضر شریفتان تقدیم داشتم و  هم اینک که این نامه را تقدیم می دارم به حضرت زینب علیها السلام نماد محبت و وفاداری و رسول صادق حادثه خونبار کربلا توسل جسته ام و بانوی غیرت و عفاف می خواهم کمکم کند تا بتوانم آن چه را که وظیفه شرعی و قانونی ام است ، به قلم جاری سازم و …

غرق در عظمت زینبم (س) . کریمه اهل بیت، همواره برایم الگوی ایستادگی و غیرت است . پيش از زينب، هيچ خواهرى را نديده بودند كه رسول خون برادر باشد! زينب ، كربلا را در آغوش كشيد و عاشورا را بر شانه نشاند. در سلوك اسارت، همه جا را، زير پا گذاشت و به دنيا آموخت كه چه گونه مى شود پاى برجا ماند و ذليل نشد! . شهادت در اسارت بود كه به راه افتاد، انتشار يافت و همه جائى شد!… اگر اسارت نبود دست شهادت به جایى نمى رسيد.  اگر شانه هاى اسارت خواهر نبود، كوله بار شهادت برادر بر زمين مى ماند!

اگر زينب نبود ديوارهاى دنياى دين نمای امویان را،كه پس مى زد ؟ كوفه را، كه بيدار مى كرد ؟ شام را، كه روشن مى ساخت؟ و خواب و خيال و خميازه هاى مردم را، چه كسى مى شكست؟  اگر زينب ،كربلا و عاشورا را ـ با خويش ـ به سير اسارت نمى برد، چه گونه جغرافياى خاك،کربلا مى شد و تاريخ زمين عاشورا؟

یك تن بايد باشد كه پيكر پرخون كربلا را اُفتان و خيزان، بر دوش كشد و با خويش به پشت جبهه آورد و همه جاى را جبهه سازد! بوى كربلا و رنگ عاشورا را برافشاند و برانگيزد… كسى بايد باشد كه نامردى ابن زياد، دنيا زدگى ابن سعد و بى دينى يزيد را بگويد و برملا سازد… يكى بايد باشد كه نگذارد كربلا را زنده به گوركنند و زينب، همان يك تن است…!

حضرت آیت الله :

قبل از این که به این سفر عزیز بیایم مراجعات حضوری و تلفن های فراوان در باره وضعیت شهر که همراه با پرخاش و اعتراض و … بود ، امانم را برید و جز ابراز همدردی و توضیح و تبیین مسایل، چیزی برای گفتن نداشتم . من شکوه ای ندارم و این حق مردم است که از امانتدار خود بخواهند و بپرسند این چه شیوه مدیریت کردن است و چرا شهر به این صورت اداره می شود ؟ به هر صورت یکی از دوستان به اصرار  راضی ام کرد تا گشتی در شهر بزنم و از نزدیک برخی از واقعیت ها را به عینه ببینم . از ساعت ۱۰ صبح تا ۴ بعد از ظهر در خدمت این دوست در شهر گشت زنی کردم و صرف نظر از ترافیک وحشتناک شهر که خیلی هم ربطی هم به عرض کم خیابان ها و افزایش تعداد خودروها ندارد ، بی برنامگی ، کنده و کاری های فراوان و بی توجهی شهرداری به انجام مسئولیت های جاری و قانونی خود و … بشدت به چشم می خورد  و واقعا مردم را عصبی کرده اند .

حضرت آیت الله : شورای شهر، در آستانه انتخابات شهر و شهردار را  رها کرده اند . یکی در حال نشای بنر! است تا از افتخاراتش بگوید و آن دیگری در فکر این است که از دکتر نوبخت کمکی برای تیم فوتبالش بگیرد و عده ای هم همراه شهردار فقط عکس می گیرند و در شبکه های اجتماعی پخش می کنند و تعدادی هم جلسات مداوم با شهردار دارند تا بلکه در لیست انتخاباتی شهردار برای شورای پنجم قرار بگیرند و بعضی از دوستان هم واداده اند و منتظرند تا عمر شورا پایان بگیرد و از مخمصه ای که در آن گرفتارند خارج شوند و کمی هم هستند که متناسب با وزش باد تغییر جهت می دهند و  برای حفظ موقعیت خود از دین هم نمی گذرند … جالب است که در دوره  پنجم، اعضای ۱۵ نفره کنونی شورا به ۱۱ نفر تقلیل می یابند و ۴ نفر قطعا می دانند که به ملک ری نمی رسند اما تلاش آنان ستودنی است که حاضرند شهر نابود شود ولی آنان هم چنان باشند تا مجیز بگویند و تهاتر کنند و امکانات بگیرند و مدیر بگمارند و …

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

رفتن به نوار ابزار