کد خبر : 64302
تاریخ انتشار : شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۹:۵۷

به مناسبت سالروز شهادت سعید مسافر؛

شهید مدافع حرمی که فردای شب خواستگاری‌اش به سوریه اعزام شد

شهید مدافع حرمی که فردای شب خواستگاری‌اش به سوریه اعزام شد

«سعید مسافر» فردای شب خواستگاری باشوق وصف ناشدنی به سوریه اعزام شد و هیچ کدام از زیبایی های دنیایی نتوانست جلوی اراده اش را بگیرد.

به گزارش گیلانستان، مدافعان حرمی که از خطه گیلان با دلی سراسر تعلقات معنوی و عشق خدایی به سرزمین دفاع رفتند و با تمام دلتنگی ها برای خانواده ها و عزیزان برای آینده استان و به ویژه مملکت خود امنیت خریدند و اگرچه بهای آن بسیار گران بود اما ذره ای تردید در چشمانشان پیدا نمی شد.

«سعید مسافر» در فردای شب خواستگاری اش باشوق وصف ناشدنی به سوریه اعزام گردید. او پس از بازگشت از ماموریت ، در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۹۴ عقد ساده ای گرفت و در تاریخ۸ مرداد ۱۳۹۴ جشن عروسی را برگزار نمود امّا هیچ کدام از زیبایی های دنیایی نتوانست جلوی اراده اش را بگیرد و در اعزام بعدی در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ وارد خاک سوریه شد.

شهید مسافر متولد ۱۳۶۵ در شهرستان صومعه سرا و ساکن شهر رشت بود که در ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ به همراه عده ای از پاسداران تیپ عملیاتی میرزاکوچک خان لشکر قدس گیلان برای دفاع از حریم اهل بیت به سوریه اعزام شد.وی در مدرسه شهید بیگلو به تحصیل مشغول شد و از همان سال ها بود که فعالیت های فرهنگی خود را در مسجد علی بن ابیطالب(ع) شروع کرد. شهید مسافر پس از اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۸۵ به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید و در سال ۱۳۸۶ به آرزوی دیرینه خود یعنی عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسید و بعد از گذراندن دوره آموزشی درتیپ میرزاکوچک خان لنگرود مشغول به کار شد و در سال ۱۳۸۷ بعنوان یکی از پاسداران آموزشی نمونه دوره تکاوری شناخته شد.

هیچ کدام از زیبایی های دنیایی نتوانست جلوی اراده اش را بگیرد

همسر شهید مسافر که هنوز دوسال نیز از زمان عقد ایشان با شهید مسافر نگذشته و نوعروس بود، همسری مهربان و با محبت را ازدست داد با این حال، همچنان آرامش و وقار را می توان در چهره او دید.

وی محبت همسر خود را بسیار زیاد خواند و گفت: او در محبت یک مرد طبیعی و عادی نبود. کدام مرد، موقع صبحانه لقمه را دانه دانه در دهان خانمش می ذاره قبل از اینکه در دهان خودش لقمه ای بذاره و به همسرش اینقدر توجه کنه؟ در هنگامی که کار خانه انجام می دادم، یواشکی اسفند بر می داشت و دود می کرد وقتی می پرسیدم چکار می کنی؟ می گفت دارم اسفند دود می کنم ما خیلی خوشبخت هستیم وبا شوخی ادامه می داد به زندگی ما چشم می زنند.

همسر شهید مسافر با بیان اینکه پیش از رفتن به ماموریت، به خواستگاری من آمد و من به ایشان جواب مثبت دادم افزود: تنها با یک دست گلی که به خواستگاری من آمده بود و بدون هیچ نشان و مراسمی منتظر ماندم که ازماموریت برگردد و بعد ازبرگشتن، برنامه های ازدواج مان را چیدیم.

در روز ۱۴ فرورودین در حالیکه مردم با خاطری آسوده سیزده شان را به در کرده بودند حرف همسر شهید به حقیقت پیوست و سعید در دومین اعزام خود به سوریه، زمانی که بیست و نه بهار از عمرش می‌گذشت در هنگام عملیات مستشاری در اطراف شهر حلب سوریه به همراه تعدادی از رزمندگان حزب الله لبنان به شهادت رسید و پیکر وی بنابر وصیت او در کنار مزار شهید سجاد طاهرنیا به خاک سپرده شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

رفتن به نوار ابزار