کد خبر : 49966
تاریخ انتشار : چهارشنبه 27 فروردین 1399- 30: 19

ویروسی که در شهر می گردد؛

معیشت زباله گردها در روزهای کرونایی رشت/ در خانه بمانم کی خرج مرا می‌دهد؟ دولت! لابد باید منتظر وام یارانه باشم!

معیشت زباله گردها در روزهای کرونایی رشت/ در خانه بمانم کی خرج مرا می‌دهد؟ دولت! لابد باید منتظر وام یارانه باشم!

زباله گردهایی که معیشت آنها به جمع آوری پسماندهای قابل بازیافت بود، این روزها زندگی را همراه با ویروس کرونا، لابه لای زباله ها می جویند.

به گزارش گیلانستان، مهری شیرمحمدی؛ بیآنکه نگاهم کند، پاسخ میدهد: «زندگی سخت بود، سختتر هم شده است.» پیرمرد بیآنکه توجهی به اطرافش داشته باشد، همچنان سر در مخزن بزرگ زباله دارد، در حوالی پل یخسازی، آخرین حد غربی رشت که روزگاری مسافرانی که به سمت شفت و فومن و آستارا میرفتند، زباله‌های خود را در مسیر به‌جا می‌گذاشتند. اما مسافران که خانه‌نشین شدند، مخزن‌های زباله نیز خالی از بطری‌های آب و نوشابه و فلزات خوراکی‌های کنسرو شده است. فقط مسافران نیستند، سختی معیشت هر روز سبد خرید خانوارها را کوچکتر می‌کند و به خرید مایحتاج ضروری بسنده می‌کنند.

 

بی‌آنکه دست از جستجو در میان انبوه زباله‌ها بردارد، جوابم را اینگونه می‌دهد: «در خانه بمانم کی خرج مرا می‌دهد؟ دولت! لابد باید منتظر وام یارانه باشم! اصلا با این سن و سال تا حالا کسی به‌فکر چگونه زندگی کردن من بود که حالا باشند!»

 

انبوهی از کیسه‌های نایلون خالی کنار مخزن جمع کرده است، گویا برای استفاده مجدد کیسه‌های پلاستیکی را یکی یکی از میان زباله‌های مخزن جدا کرده و بیرون می‌کشد. همچنان سر درون مخزن بزرگ زباله برده و دست‌هایش به‌کار است، بی‌ماسک و بی‌دستکش و زباله‌های این روزها که لابه‌لای هر کدامشان ویروس کویید ۱۹ پوزخند می‌زند. کیسه هایی که بی شک درون هر کدامشان دستکش های آلوده و ماسک های مصرف شده انباشته شده است.

 

قدم زنان مسیر پرتردد خیابان‌ها را می‌پیمایم، کمی دقت کافی است تا ببینی قرنطینه برای زباله‌گردها بی‌معناست. حتی ثبت‌نام شغلش در سایت سلامت تا مجوز فعالیتش صادر شود!

 

نزدیک به پل آهنی چمارسرا- که تنها پل خشتی رشت دوره قاجار را پوشانده – دوچرخه‌ای توقف کرده است. ترک‌بند دوچرخه، زیر انبوه پسماندهای خشکی که در کیسه‌های بزرگ‌تر بسته‌بندی شده، طناب‌پیچی شده است و کمی جلوتر، مردی میانسال سر در مخزن بزرگ زباله فرو برده است. او هم بی‌محابا، با دست و صورتی بی‌محافظ. ظرف‌های یک‌بار مصرف و بطری‌های آب را از مخزن زباله بیرون می‌کشد و به کیسه‌های بسته شده به دوچرخه‌اش منتقل می‌کند.

 

به‌خاطر آوردم، همسایه بیمارم- که این روزها پس از طی دوره درمان در بیمارستان، دوران نقاهت را در منزل طی می‌کند- گفته بود؛ برای آنکه بقیه اعضای خانواده به کرونا مبتلا نشوند، از ظروف یک‌بار مصرف استفاده می‌کند. بنابراین این روزها نمی‌توان تفاوت زیادی بین زباله‌های عفونی بیمارستانی و زباله‌های خانگی قائل شد زیرا بسیاری از بیماران در منزل تحت مراقبت هستند و نمی‌توان گفت مقدار ویروس‌های زباله‌های خانگی کمتر است. هرچند که عدم بسته‌بندی بهداشتی بخشی از زباله‌های خانگی و باز شدن کیسه‌های زباله توسط دوره‌گردها، میزان خطر و پراکندگی ویروس را بیشتر می‌کند.

 

وانت‌باری که در کوچه پس‌کوچه‌های خیابان رشتیان دور می‌زند، صدای بلندگویش چرت عصرگاهی اهالی را می‌شکند: «آهن قراضه، تلویزیون شکسته، چراغ کهنه و… خریداریم». تعطیلات نوروز تمام شده بود که کسب و کار دوره گردهایی که ضایعات منزل می‌خرند نیز از سر گرفته شد.

 

اگر در پایان اسفندماه مردم فرصت نکرده بودند، وسایل فرسوده خود را در خانه‌تکانی شب سال نو، بیرون ببرند، حالا در اثر سپری کردن زمان بیشتر در منزل، فرصت برای خروج وسایل اضافی بیشتر شده است و حالا با صدای دوره‌گردهایی که ضایعات می‌خرند، به سراغ وسایلی می‌روند که نه در خانه آپارتمانی جایی برای نگهداری‌اش هست و نه به دلیل استهلاک، امکان استفاده مجدد آن وجود دارد.

 

این روزها پیام‌های بهداشتی زیادی در فضای مجازی منتشر می‌شود که ویروس کرونا تا ۲۰ روز بر روی فلزات باقی می‌ماند. اگر این گفته را درست درنظر بگیریم، زباله‌گردها، ویروس را دور شهر بیش از زمانی که در خانه انبار شده بود، می‌چرخانند.

 

شهرداری رشت در ابتدای سال جاری، میزان برداشت شن و ماسه را از رودخانه سپیدرود بیشتر کرده است تا بتواند پسماندهای خانگی دپو شده در جنگل‌های سراوان را با ضخامت بیشتری بپوشاند. ضدعفونی مرکز کود آلی نیز مرتب انجام می‌شود، اما این رویکرد جدید بهداشتی، برای بعد از ورود زباله به چرخه ماشین‌های حمل زباله است و قبل از آن زباله‌گردها و یا به‌قول شهرداری زباله‌دزدها، بخشی از پسماندهای قابل بازیافت را برداشت کرده‌اند.

 

آنها که پیش از این شغل مناسبی داشتند، این روزها درآمدهایشان کاهش یافته و کاسه چه کنم، چرا به دست گرفته‌اند. زباله‌گردهایی که معیشت آنها به مصرف من و تو بود، حالا نگران و ناامیدتر از قبل زندگی را لابه‌لای زباله‌ها و پسماندهای خانگی می‌جویند. این زباله‌گردها بیماری را هم جدی بگیرند، دردشان دوا نمی‌شود.

 

خطرناک‌تر از کرونا، ناامید و سختی معیشت است که هر روز به گریبانشان چنگ می‌اندازد و شرمنده اهل و عیالشان می‌کند.

پایان پیام/شبستان

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

رفتن به نوار ابزار