کد خبر : 8412
تاریخ انتشار : شنبه 16 بهمن 1395- 05: 11

چگونه مسئولان استان اردبیل می‌توانند بارش‌های سنگین‌تر برف را مدیریت کنند اما مسئولان استان ما نه؟!

چگونه مسئولان استان اردبیل می‌توانند بارش‌های سنگین‌تر برف را مدیریت کنند اما مسئولان استان ما نه؟!

وقتی بارش ۴۰ سانتی‌متری برف را نمی‌توانیم مدیریت کنیم نامه نوشتن به وزیر کشور برای کمک به حادثه پلاسکو چه معنایی دارد؟! چرا مردم گیلان باید از شنیدن بارش برف تنشان بلرزد.

به گزارش گیلانستان، برف اخیر گیلان تکرار تراژدی برف این استان در سال ۸۳ است و رشت باز هم نخستین‌ها را رکورد زد، البته این بار به واسطه خواب مسؤولانش!

صبح یک روز برفی «غیر تعطیل» وقتی می‌شنوی که تمام اداره‌های شهر رشت تعطیل است و تنها مدیران باید به محل کار خود بروند، تازه متوجه می‌شوی که مسؤولان همچنان در خواب برفی هستند و تشکیل ستاد بحران برای آماده‌باش بارش برف «شویی» بیش نبوده و بیشتر از آنکه جنبه عملیاتی داشته باشد، جنبه تبلیغاتی دارد.

از پنجره که به بیرون نگاه می‌کنی، متوجه سکوتی عمیق می‌شوی، گویا در روستایی دور افتاده بسر می‌بری، برف همه جا را کاملاً پوشانده و دست نخورده باقی مانده! برفی که قرار بود دل مردم را خوش کند حالا آنها را گرفتار کرده و این نشان از آن دارد که مدیریت بحران در کلانشهر رشت از سال‌های ۸۳ و ۸۶ درس نگرفته و کلیتی به نام مدیریت بحران همچنان در خواب برفی بسر می‌برد!

چگونه است که با وجود آماده‌باش ستاد بحران استان گیلان با بارش ۴۰ سانت برف کلانشهر رشت تعطیل می‌شود و بعد مسؤولان می‌گویند برف آب‌دار بود، کابل‌های شبکه برق فرسوده بودند، درختان شکسته مانع ایجاد کردند و … ! اگر این نعمت الهی چند روز پیاپی می‌بارید در آن صورت چه بلایی باید بر سر مردم و استان می‌آمد؟! به‌راستی این مدیریت بحران بود یا ایجاد بحران؟!

اینکه ما در مدیریت بحران ضعیف عمل کرده‌ایم ماجرای تازه‌ای نیست، اما سؤال اصلی این است که تا کی می‌خواهیم فرار روبه‌جلو داشته باشیم؟!

وقتی مدیریت بحران کلانشهر رشت با وجود آماده‌باش کامل قادر نیست خیابان‌های اصلی شهر را باز نگه دارد و تنها از پشت پنجره اتاق خود به تماشا نشسته‌اند و شعار «چو فردا شود فکر فردا کنیم» سر می‌دهند، مدیریت بحران چه معنایی می‌دهد؟!

سخنی با استاندار و شهردار

آقای استاندار! فکر نکرده‌اید انتقاد از مدیریت شهری از یک‌ طرف و سپس گشت‌زدن با شهردار در شهر از طرف دیگر مانند پاشیدن نمک بر زخم مردم است؟! وقتی بارش ۴۰ سانتی‌متری برف را نمی‌توانیم مدیریت کنیم نامه نوشتن به وزیر کشور برای کمک به حادثه پلاسکو چه معنایی دارد؟!.

اگر اینجا اردبیل بود که دیگر ویرانه‌ای از آن باقی نمی‌ماند! چگونه در استان همجوار ما می‌توانند بارش‌های سنگین‌تر را مدیریت کنند اما در استان ما نه؟! چرا مردم گیلان باید از شنیدن بارش برف تنشان بلرزد؛ در حالی که برف یک نعمت الهی است؟! به‌راستی توانایی استان گیلان در مواقع بحران همین است و آیا طرح‌های پدافندی برای جلوگیری از این اتفاق‌ها نیست؟!

آقای شهردار! طبیعی بودن کُند شدن ناوگان حمل‌ونقل در شرایط فعلی را قبول داریم، اما تعطیل شدن شهر را نه!

آقای شهردار! کسی از سرعت طبیعی حمل‌ونقل اعتراضی ندارد، صحبت از مدیریت ضعیف و کم‌کاری است و اینکه چرا باید با یک برف ۴۰ سانتی‌متری این همه دچار مشکل شویم، مگر نه اینکه این بارش از قبل پیش‌بینی‌ شده بود و شما و همکارانتان در آماده باش کامل بسر می‌بردید ؟! آیا شهرداری هنوز از بارش برف سال‌های ۸۳ و ۸۶ درس نگرفته است؟

با اتفاق‌های چند روز اخیر مردم به یقین رسیدند که مدیریت بحران در گیلان به‌ویژه در کلانشهر رشت شعار تبلیغاتی بیش نیست و در عمل کارایی نداردو مدیریت بحران تنها روی کاغذ است و وجود خارجی ندارد.

یادداشت از بابک محب‌پور

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

علی شنبه , ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۵

انواع اقسام ستاد بحران و حوادث و … و وجود پدافند غیرعامل و اداره کل عریض و طویل بحران استانداری به چه دردی میخوره وقتی یک برف ۶۰ تا ۷۰ سانتی کار یک استان را مختل میکنه؟ اون هم برفی که از چند روز قبل قابل پیش بینی بود.

رفتن به نوار ابزار