کد خبر : 4474
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲ تیر ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۸

نبض قدرت رسانه ای داعش کجاست؟

نبض قدرت رسانه ای داعش کجاست؟

داعش شاید بیش از توانمندی نظامی یا سیاسی، دارای توانمندی رسانه ای و تبلیغی است و همین رویکرد نیز او را نیروی مخوف و دارای قدرت در عرصه جهانی شناسانده است.

به گزارش درگیلان، معصومه نصیری، کارشناس ارشد علوم ارتباطات و مدرس دانشگاه در یادداشتی نوشت:

رسانه در عصر حاضر به مثابه‌ی بازویی توانمند جهت مدیریت افکار عمومی و یاری گر حکومتها در معادلات قدرت است. این ابزار جهت ایفای نقش فعال در این راستا ناگزیر به ورود به عرصه هایی است که بتواند بیش از گذشته تاثیرگذار باشد و به عنوان بخش مهم و موثری از پازل قدرت یک کشور محسوب شود.

با توجه به اینکه دنیا از مرحله‌ی قدرت سخت و نرم عبور کرده و برندگان امروز، بازیگران موفق عرصه‌ی «قدرت هوشمند» هستند، رسانه در این زمینه شاید حتی جلوتر از سیاستمداران و حاکمیت ها، بتواند با تلفیق تمام تجربیات عرصه‌ی سخت و نرم، با هوشمندی موجبات تاثیرگذاری یک حاکمیت را چه در داخل و چه در عرصه بین المللی فراهم آورد. انعطاف پذیرى و قبول واقعیت‏ها البته از ابزارها و اصول اساسى نقش آفرینی رسانه در عرصه قدرت هوشمند است و وجود تعصبات احساسى یا عدم آگاهى درست از طرف مقابل در ابعاد مختلف مى‏تواند روند اجرایى راهبرد قدرت هوشمند را تضعیف کند.

این مقاله به «رسانه» به عنوان حلقه ای واسط، کلیدی و مهم جهت توفیق در عرصه قدرت هوشمند خواهد پرداخت چراکه کارویژه «قدرت هوشمند» مدیریت افکار عمومی و پیشی گرفتن از سایر رقبا در بعد تاثیرگذاری و اقناع افکار عمومی است.

اگر تصمیم سازان بتوانند بین «رسانه» و «قدرت هوشمند»، ارتباط معقول و موثری ایجاد کنند قطعا می توان از آن به عنوان عالی ترین ابزار برای تدوین استراتژی های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت سود برد. امروزه کشورهایی در دنیا قدرتمند محسوب می شوند که علاوه بر تسلیحات نظامی و توان دفاعی، بتوانند اقناع بیشتری در دنیا از طریق رسانه ایجاد کنند. رسانه دیگر به عنوان تنها ابزار اطلاع رسانی صرف دیده نشده بلکه به عنوان قدرتی غیرقابل انکار مورد توجه خواهد بود.

اگر قدرت را به معنای توانایی افراد برای تاثیرگذاری بر رفتار دیگران و واداشتن آنها به انجام کاری که می خواهیم، تعریف کنیم، این رویکرد از طرق مختلفی قابل تحقق است. گاهی با استفاده از زور (قدرت سخت)، گاهی با ایجاد جاذبه و اقناع (قدرت نرم) و گاهی با ترکیب این دو و استفاده از رویکردهای جدید و مشروعیت بخشیدن به اقدامات و تصمیمات (قدرت هوشمند) می توان به ایفای نقش در این عرصه پرداخت. در هر یک از این عرصه ها استفاده از ابزار مناسب می تواند ما را در راستای ایفای نقش یاری رساند که گاهی نیروی نظامی، گاهی فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و گاهی مجموعه اقدامات رسانه ای قادر به ایجاد توفیق در راستای نیل به هدف، موثر خواهد بود.

در سالهایی که رویکرد دنیا به سمت استفاده از قدرت سخت بود، قدرت نرم به عنوان یک دکترین جدید و در مقابل قدرت سخت وارد عمل شد اما قدرت هوشمند نه در مقابل این دو، بلکه با رویکردی متفاوت و استفاده از امتیازات حاصله از هر دو عرصه یاد شده، حامی هرگونه اقدام هوشمندانه منتج به نتیجه دلخواه پا به عرصه معادلات جهانی گذاشته است.

آنچه دارای اهمیت غیرقابل چشم پوشی و فراوان برای توفیق در عرصه قدرت هوشمند است، نقش بی بدیل «رسانه» به عنوان یکی از مهمترین اهرم های قدرت یک کشور  است. رسانه ها امروزه در تمام دنیا خط مقدم حکومتها هستند و کشورهایی که با اتکا بر قدرت رسانه ای در پی تاثیر بر افکار عمومی و مشروعیت بخشیدن به اقداماتشان هستند و نبض افکار عمومی را به خوبی در دست دارند، در عرصه قدرت هوشمند نیز کشورشان را به توفیقات چشمگیری رسانده اند.

بر این اساس در دنیا هر حاکمیتی رسانه را با خود و نه علیه خود ببیند، قطعا می تواند در عرصه معادلات جهانی قدرتمندتر ظاهر شود و حتی با ایجاد موج رسانه ای جهانی، افکار عمومی بخش قابل توجهی از مردم دنیا را به دنبال خود بکشانند. در واقع رسانه در حوزه قدرت هوشمند با استفاده از نظریه برجسته سازی برای مخاطبان جهانی تعیین می کند به چه چیزی فکر کنند و چگونه فکر کنند و از این مسیر اهداف مدنظر حکومت را نهادینه می کند. پس با این شیوه دیگر نیازی به استفاده از ابزار نظامی برای ورود به عرصه داخلی کشورها نیست و کافی است ما همانقدر که در پی تجهیز کشور به تجهیزات نظامی هستیم، در پی داشتن رسانه های قدرتمند و دارای اثر باشیم.

با ورود جهان به عرصه ای که تبادل اطلاعات، ارتباطات و رویکردهای رسانه ای شکلی جدید به خود گرفته و قدرت نرم نقش پررنگ تری در مناسبات داخلی و جهانی کشورها پیدا کرده است، دیگر قدرت نظامی به تنهایی فاکتور قدرت محسوب نمی شود و کشورهایی که دارای توانایی کسب نتایج دلخواه از طریق ترغیب و جلب نظر دیگران با استفاده از تمامی ابزارها جهت همراهی خود هستند، در واقع پا به عرصه «قدرت هوشمند» گذاشته اند و میزان نفوذ جهانی شان افزایش می یابد.

البته نباید از نظر دور داشت برای گذار و رسیدن به مقوله قدرت هوشمند، ما باید در عرصه قدرت سخت و نرم به مرحله ثبات رسیده باشیم. اگر دولت و حاکمیتی قادر نباشد مقدمات قدرت های سخت و نرم را فراهم آورد قطعا برای ورود به عرصه قدرت هوشمند دچار اشکال خواهد شد و طبیعی است که مردم در این شرایط به سوی رسانه هایی حرکت کنند که می توانند در این راستا موفق عمل کرده و انتظارات آنها را برآورده کنند و یا در وهله اول برای آنها تولید محتوا داشته باشند. این حرف در مورد دولت ها و مناطقی که از حمایت مردم خود برخوردار نیستند نیز به طور صد درصد صادق است. در این کشورها بازیگران خارجی فرصت می یابند تا قدرت خود را برای چالش قدرت حاکم و یارگیری آنها به صورت مشروع با استفاده از پیام هایی که تولید می کنند و رسانه هایی که در خدمت می گیرند، به رخ بکشند. آنها با تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی از طریق کار مستمر رسانه ای حتی امکان تغییر حاکمیت ها بدون درگیری نظامی و به دست نیروهای داخل یک کشور را خواهند یافت و اینجا نقطه ای است که مجهز بودن به «قدرت هوشمند رسانه ای» و توانمندی در این زمینه می تواند افکار عمومی یک کشور را واکسینه کند.

کشورى که از قدرت هوشمند استفاده مى‏کند، براى بالا بردن ضریب اعتبار از یک سو و نیز همراهى با افکار عمومى‏داخلى و خارجى، باید سعى کند نقاط منفى خود را، که قبل از این اتفاق افتاده، به هر نحوى از بین ببرد تا بتواند اعتماد کشور مقابل و افکار عمومى و باور پذیرى آنها را بدست آورد.

قرن حاضر، قرنی است که دیگر برای عرض اندام در آن نیازی به چارچوب های سخت و گاها غیرمنطقی گذشته جهت نیل به اهداف وجود ندارد و کافی است متناسب و به هنگام، تصمیم سازی کرده و با ابزار مناسب تصمیم اتخاذ شده را وارد پروسه اجرا کنیم. به این دلیل است که بسیاری از متخصصان عرصه سیاست و رسانه تا پیش از این قدرت نرم را بهترین راهکار نیل به هدف می دانستند و امروز این مولفه را به تنهایی کافی و کارآمد قلمداد نکرده و معتقدند ایده ای که امروزه با تعبیر «قدرت هوشمند» در سطح جهان مطرح است روشی موثرتر و دارای اثربخشی بیشتری است.

شاید از این منظر و به زبانی بسیار ساده بتوان «قدرت هوشمند» را گونه ای خودآگاهی نسبت به عدم کفایت قدرت سخت و البته نگاهی خودآگاهانه به میزان استفاده از قدرت سخت و قدرت نرم در کنار هم و ایجاد هماهنگی یا هم افزایی بین این دو ساحت قدرت معطوف به رسیدن به اهداف از سوی یک کشور دانست(جوزف نای ، ۲۰۱۲

حال برای محقق ساختن این مولفه که تجهیز به آن می تواند برای هر کشوری جایگاه مناسبی در عرصه داخلی و خارجی ایجاد کند، ابزارها و روش های مختلفی وجود دارد که همه آنها باید در کنار هم و در یک راستا حرکت کرده و نقش آفرینی کنند. مناسبات کشورها در عرصه سیاست خارجه و دیپلماتیک، میزان تحقق آزادی سیاسی در داخل، توان نظامی، دسترسی مناسب به فضای تبادل اطلاعات و ارتباطات و …..همگی در افزایش توان «قدرت هوشمند» یک کشور دارای تاثیر هستند اما آنچه تمامی این مولفه ها را دارای اثر یا کم اثر می کند، «رسانه» و تمامی سیاست ها و عملکردهای حول آن است.

به واقع وضع و اجرای استراتژی های موثر رسانه ای، به عنوان زیربنای گسترش و توفیق قدرت هوشمند مورد تاکید است. در عصری که مبادلات ارتباطی و اطلاعاتی از پیچیدگی ها و ظرایف خاص خود برخوردار است، این رسانه است که باید به عنوان بازیگر مهم و تاثیرگذار وارد عرصه شده و بتواند با ایجاد اقناع و تاثیرگذاری، افکار عمومی داخلی و بین المللی را همسو با تصمیمات اتخاذ شده کند.

این همسویی لزوما نیاز به وجوه عینی و قابل مشاهده ندارند و ایجاد ذهنیت توسط رسانه ها و استفاده از مولفه های قدرت نرم کفایت می کند تا گام های عملی جهت تحقق «قدرت هوشمند» و تاثیر بر افکار عمومی برداشته شود.

شاید آنچه داعش امروزه مرتکب آن می شود یا خبرهایی که توسط ایجاد ذهنیت از طرق مختلف رسانه ای منتشر می شود، از نمونه های موفق استفاده از رسانه جهت توفیق در عرصه قدرت هوشمند باشد (قزوینی حائری، ۱۳۹۵). داعش به واقع بدون داشتن سرزمین مشخص و مرزهایی که به عنوان مرزهای تحت مدیریت او شناخته شوند، در حال حاضر با تکیه بر تمامی توانمندی رسانه ای، در حوزه قدرت هوشمند با قدرت در حال پیش روی است. این گروه بدون سرزمین، بر افکار عمومی دنیا تاثیر می گذارد و این از کانال رسانه و استفاده دقیق از آن در حال انجام است. این گروه که نزد افکار عمومی و در مناسبات سیاسی و بین المللی وجاهت نیز ندارند، با مانور رسانه ای بیش از آنچه هستند و استفاده از فضاهای موجود جهت جذب و تربیت نیرو، از خود تصویری موفق در عرصه قدرت سخت و در عین حال نرم و تلفیق این دو و «قدرت هوشمند» ارائه داده اند و شاید از این روست که یک گروه نه چندان بزرگ، در بسیاری از سرزمین ها توانسته افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد. استفاده دقیق آنها از رسانه سبب شده امروزه کمتر کسی در دنیا نام داعش را نشنیده و فیلم ها و فعالیتهای رسانه ای آنها برایش ناآشنا باشد.( عابدی ، حسن)

این گروه حتی از ظرفیت رسانه ای مکتوب نیز بهره جسته و اخبار خود را به زبان های مختلف و در نشریات برای مخاطبان منتشر و به طور دقیق از ظرفیت تحلیل روانشناسی مخاطبان برای ارائه و تولید محتوا استفاده می کند و اینگونه نیست که این گروه نشریه عربی زبان خود را با همان محتوای نشریه انگلیسی زبانش منتشر کند. به واقع این گروه درصدد تاثیر حداکثری بر افکار عمومی مخاطبان هدف است و از رسانه به عنوان بازوی قدرتمند خود جهت پیشبرد سیاست هایش استفاده می کند.

داعش شاید بیش از توانمندی نظامی یا سیاسی، دارای توانمندی رسانه ای و تبلیغی است و همین رویکرد نیز او را نیروی مخوف و دارای قدرت در عرصه جهانی شناسانده است. این روش یعنی ترکیب «قدرت سخت» و «قدرت نرم» و داشتن «قدرت هوشمند» و تاثیرگذاری بر افکار عمومی. این تاثیرگذاری لزوما در جهت حمایت یا پذیرش عملکرد نیست و می تواند در جهت ایجاد تصویر ذهنی نزد افکار عمومی موثر باشد.

با این اوصاف می توان گفت دنیای امروز دنیای رقابت هوشمندانه رسانه ای است. استفاده از رسانه مهمترین و اولین قدم جهت ورود به عرصه قدرت هوشمند است. هیچ حاکمیتی نمی تواند در زمینه قدرت هوشمند و حتی قدرت نرم حرفی برای گفتن داشته باشد مگر اینکه از کانال رسانه وارد عمل شود و به نظام رسانه ای مقتدر و مستقل اعتقاد داشته باشد.

شاید اگر نظام رسانه ای کشور طی سال هایی که تحریم ها علیه ایران وضع شده بود یا پرونده  هسته ای کشور بین قدرت های جهان دست به دست می شد، قدرتمند بود، با ایجاد فشار بین المللی و ورود به عرصه قدرت نرم و هوشمند می توانستیم پیش تر از این مرحله عبور کنیم. شاید بتوان حضور متفاوت وزیر امور خارجه یا آنچه او بعدها اطلاع رسانی بالکنی در هتل کوبورگ خواند را نمونه های موفق فعالیت رسانه ای برای تاثیر بر افکار عمومی دانست که باز در این قسمت نیز جای خالی رسانه به عنوان صاحب طرح یا ایده، خالی بود.

پس رسانه با ورود به بخش مهم مهندسی و تدوین و اجرای بخشی از قدرت هوشمند می تواند از فضای پرسرعت امروز دنیای ارتباطات و تبادل اطلاعات استفاده کرده و مدیریت صحیح و به هنگام افکار عمومی و حتی الگوسازی فکری را برعهده بگیرد. رسانه می تواند با بهره گیری از متدهای مختلف ارتباطی و نه تکیه بر یک روش الگوسازی کرده، سبک های جدید زندگی یا تفکر را معرفی و از تمامی پتانسیل ها جهت نیل به نتیجه استفاده کند.

با عنایت به آنچه مطرح شد، باید گفت در دنیای امروز هیچ کشوری موفق به حضور مقتدرانه و توام با هوشمندی در عرصه جهانی نخواهد شد مگر با تجهیز و بهره گیری از رسانه به عنوان رکنی غیر قابل انکار. شاید بهتر باشد بگوییم همانطور که پیشرفت تسلیحاتی و نظامی، یک کشور را در زمره کشورهای قدرتمند قرار می دهد، قطعا رسانه از فاکتورهای مهم دیگری است که در کنار برخی جنبه ها از جمله نظامی، امنیتی و علمی آن کشور را در صدر فهرست قدرت قرار خواهد داد و چه بسا بدون رسانه سایر پیشرفت های آن کشور یا تصمیمات داخلی و بین المللی آن در سکوت پیش رود. این رسانه است که به عنوان یکی از ارکان مهم موازنه قدرت در دنیای امروز شناخته شده و دارای اهمیت است.

جمهوری اسلامی ایران جهت ورود به عرصه های جهانی و حتی ایجاد رضایت و تاثیر بر افکار عمومی داخلی نیازمند تجهیز و ورود به دنیای «قدرت هوشمند» است.  دنیایی که رسانه در آن حرف اول را می زند. رسانه ای که دارای استقلال و هویت بوده و سیاست ها و اولویتها را به خوبی تشخیص داده و به هنگام عمل کند و نه رسانه ای که دنباله رو و متاثر قدرت نمایی های سخت و نرم سایر کشورها قرار گرفته و حرفی برای گفتن نداشته باشد.

در حال حاضر نظام رسانه ای کشور چندان در حوزه مهندسی رسانه ای دارای اثر نبوده و به همین نسبت نیز در سایر امور از سوی سیاست گذاران نادیده انگاشته می شود. رسانه  اگر تنها در پی تاثیر بر بخشی از افکار عمومی داخلی خود و نه همه آن، باشد قطعا در عرصه بین المللی نیز جایگاهی نخواهد داشت و به این ترتیب آن کشور از ورود به عرصه های نوین ارتباطی همچون قدرت هوشمند یا قدرت نرم باز می ماند. همانطور که مطرح شد داعش یا حتی برخی از گروه های دیگر که تا دیروز افکار عمومی شناختی از آنها نداشته است، با استفاده از همه انواع رسانه و تبلیغات امروز تبدیل به یک قدرت حتی منفور نزد افکار عمومی شده اند.

شاید در گام نخست تدوین «طرح جامع مهندسی رسانه ای ایران» راهگشا باشد و در گام بعد ضمن ایجاد ظرفیت های مناسب فعالیت های رسانه ای، استفاده از افرادی که صاحب اندیشه در حوزه رسانه هستند بتواند راهگشا باشد.

منابع و مأخذ:

*نای، جوزف. آینده قدرت. ترجمه احمد عزیزی. تهران: نشر نی، ۱۳۹۲، ص ۲۵

*قزوینی حائری، یاسر. (۹/۱/۱۳۹۵) . رعب در قاف.خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا)، http://www.irna.ir

*عابدی، حسن. (۱۳/۱۲/۱۳۹۴). مهندسی هوشمند رسانه ای داعش. مرکز بین المللی مطالعات صلح http://peace-ipsc.org/fa

انتهای پیام/

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

رفتن به نوار ابزار