کد خبر : 61684
تاریخ انتشار : شنبه 27 دی 1399- 04: 17

صدای خوش آژیری که دیگر شنیده نمی‌شود/ ماجرای مطالبه‌ سه‌نسله رشت الکتریک

صدای خوش آژیری که دیگر شنیده نمی‌شود/ ماجرای مطالبه‌ سه‌نسله رشت الکتریک

کارخانه رشت الکتریک که روزی صدای نفس‌های آن امید زندگی بیش از هزار کارگر زحمتکش گیلانی بوده امروز خاموش شده اما هنوز یادگاران رنج‌دیده آن تعیین تکلیف نشده و مطالباتشان هرروز بیش از دیروز آن‌ها را شرمنده خانواده‌شان می‌کند.

به گزارش گیلانستان، کارخانه رشت الکتریک رشت از بزرگ‌ترین کارخانه‌های تحت مدیریت سازمان بازنشستگی کشور بود که در راستای اصل ۴۴ قانون و خصوصی‌سازی واگذار شد اما نوع واگذاری رانتی آن موجب شد تا علاوه بر ورشکستگی زمین آن نیز مورد طمع سودجویان قرار گیرد.

امروز برای بررسی چندباره سرنوشت پر از غصه رشت الکتریک، به مخروبه‌ای رفتیم تا از نزدیک حال‌وروز آن را مرور کنیم، وقتی از ماشین پیاده شدیم تعدادی از زنان و مردانی را دیدیم که پرونده به دست نشسته‌اند و با نگاه همراه با حسرت به دیواره‌های مخروبه آن، چشم‌ دوخته‌اند.

به سراغشان رفتم از آن‌ها پرسیدم اینجا چه می‌کنید آیا دلیلی دارد که اینجا جمع شده‌اید! گفتند:” مگر نمی‌دانید؟! شنیده‌ایم که آقای رئیسی می‌خواهد به گیلان بیاید و ما بعد از سال‌ها با قلبی امیدوار امروز آمدیم تا حرفمان را به نمایندگان شهرمان بزنیم، دردمان را مطالبه کنیم تا از طریق آنان به گوش آقای رئیسی برسد.”

گفتم! حالا اینجا چرا؟! گفتند: ” اینجا محل حسرت‌کشیدنمان است، راستش آمده‌ایم خودمان به نمایندگانمان بگوییم که عمرمان به سرآمد و مطالبه ما هنوز محقق نشد ” آهی کشید و رفت روی جدول کنار ساختمان مخروبه نشست.

کمی آن‌طرف‌تر تعدادی از مو سپید کرده‌هایی را دیدم که دست روی دست گذاشته و آه‌کشان چشم‌به‌در دوخته‌اند تا دردهای کهنه خود را که هنوز سوزَش قرارشان را از بین برده، بیان کنند تا شاید فرجی شود و چشمان ناامیدشان با امید به آینده فرزندانشان روشن شود.

به سراغشان رفتم از ایشان پرسیدم اینجا چه خبر است چرا اینجا جمع شده‌اید مشکل حقوق و سنوات دارید یا سهامدار شرکت بوده و امروز خود را مال‌باخته می‌دانید؟

گفتند: “ما کارگرانی بودیم که جوانی خود را در این کارخانه خرج کردیم و امروز هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم! این شرکت از شرکت‌های سه شیفته بود و آن مواقع صدای آژیر شروع به کار آن در سطح شهر رشت شنیده می‌شد، اما حالا چه!

گفتم مطالبه‌ شما چیست؟ حقوق، سنوات یا بازنشستگی؟!

گفتند: ” مطالبه‌ ما بی‌مهری خصوصی سازهایی است که به هوای زمین اینجا، زمان ما را ربودند و حتی به درودیوار اینجا هم رحم نکرده و آن را به فروش رساندند، درد دارد که به یاد می‌آوریم بی‌خردان چگونه در شهریور سال ۱۳۸۲ این کارخانه را با تمام تجهیزات یعنی بیش از ۵۰۰ دستگاه ماشین‌آلات در حال کار و ۱۲ هکتار زمین با حدود ۳۰ هزار مترمربع زیربنا همراه با تجهیزات کارخانه در سنگر و شهرک صنعتی و دفتر تهران به بخش خصوصی به مبلغ ۱ میلیارد و‌۸۰۰ میلیون تومان در اقساط ۳ ساله واگذار کرده و به ضایعات آن‌هم رحم نکردند “

گفتم مگر می‌شود! تلخندی زدند و گفتند: ” چرا نشود؟! تنها ضایعات این کارخانه را یک میلیارد و ۶۵۰ میلیون تومان فروختند و بعد کارخانه را تعطیل و کارگران را اخراج کردند.”

دیگر نمی‌دانستم چه بگویم، تنها سکوت امانم می‌داد تا به سخنانشان فکر کنم، با خود گفتم کمی قدم بزنم تا شاید این قدم زدن آرامم کند، کمی جلوتر که رفتم دیدم گروهی دیگر نشسته و چشم‌به‌راه؛ بی‌درنگ به سراغشان رفتم و گفتم شما هم جزو کارگران سابق این کارخانه‌اید؟! گفتند: ” ما سهامداریم و سال‌هاست پی‌ِ سهاممان دربه‌در این اداره و آن وزارتخانه‌ایم، امروز آمدیم تا نمایندگان صدایمان را بشنوند تا حداقل خودمان کمی آرام شویم و به خود نوید دهیم که گوش شنوایی هست” از آن‌ها خواستم تا ماجرا را بیشتر برایم توضیح دهند آن‌ها نیز مشتاق برای حرف زدن و خوشحال از پیدا کردن گوش شنوا.

آن‌ها گفتند: “افرادی به‌عنوان خریدار با استفاده از رانت به بهانه خصوصی‌سازی کارخانه‌ها را در اختیار گرفته تا از فروش زمین سود ببرند، ما از سال‌های پیش از انقلاب در این کارخانه سهامدار هستیم و علی‌رغم تعهد این کارخانه باسابقه، هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم!”

یکی از آن‌ها می‌گفت: “این سهام به نام مادرم بوده مادرم چشم‌به‌راه این سهام، دار دنیا را وداع گفته و باوجودی که با سختی زندگی کرد، اما با امید به اینکه شاید فرزندانش از این سهام بهره ببرند پیگیر مطالباتش بود، حالا که من خود نیز فرزند او هستم از من هم گذشته و منتظرم تا شاید نوه مادرم خیر ببیند، این اجحاف سه نسل طول کشیده کاش راهی پیدا کنند!”

گرم صحبت بودیم که صدای جمعیت بلند شد؛ “شما را به خدا صدای ما باشید و درد ما را به گوش مسؤولین برسانید” کمی آن‌طرف‌تر نظاره‌گر صحبت دو نماینده رشت در مجلس شورای اسلامی با مردم بودم. انگار، مردم به آن‌ها پناه برده و آرام شده بودند.

مماتِ حیات

به سراغ یکی از نمایندگان رشت در مجلس شورای اسلامی رفتم که از قضا خود پیش‌تر نماینده ادوار رشت بوده و بیگانه با این مسائل نبود و بر همین اساس مقدمه‌ای اینگونه ارائه داد که “کارخانه رشت الکتریک به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌های ایران و خاورمیانه در سال ۸۲ به بخش خصوصی یعنی چهار خانم که از همسران مسؤولین دولتی، وزرا و دست‌اندرکاران کشوری بودند با قیمتی ارزان واگذار شد.”

سید علی آقازاده با ابراز تأسف از این اتفاق نابخردانه مسؤولین وقت که حیات کارخانه را به ممات تبدیل کردند می‌گفت، رشت الکتریک را به بهانه‌های مختلف ازجمله اینکه داخل شهر است و باید به حاشیه شهر یا شهر صنعتی انتقال پیدا کند خریداری کرده و چند ماه به‌صورت صوری و موقت چند نفر مشغول به کار شدند و بعد به سرنوشت نامبارکی مبدل کردند.

وی از واگذاری این کارخانه به افراد نااهل گله کرد و گفت: رشت الکتریک کارخانه‌ای تخصصی بود که تولیدات برقی بخشی از نیاز کشور را تأمین می‌کرد اما پس از ثبت سند کارخانه، شروع به تخریب و فروش اموال کارخانه کردند و نابخردانه سرمایه اقتصادی استان را به تاراج بردند‌.

آقازاده می‌گوید، فروش و تخریب این کارخانه جنایتی فساد انگیز و جریانی رانتی بوده چراکه با فروش کارخانه و تجهیزات، نابودی برند، بیکاری کارگران و خاموش کردن چرخه اقتصاد استان بخشی از جنایاتی خود را به رخ کشیدند و درنهایت باعث مرگ این کارخانه عظیم گیلان شدند.

نماینده مردم شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قوه قضاییه بعد از سال‌ها تعلل، سستی و خیانت در مدیریت پرونده این کارخانه به جریان افتاده، می‌گوید ” قوه قضاییه تلاش کرده تا با پیگیری‌های لازم بیت‌المال را از حلقوم منفعت‌طلبان و مفسدان بیرون کشد و درس بزرگی به زیاده‌خواهانی دهد که فکر می‌کنند می‌توانند از جیب این مردم مظلوم به نان و نوایی برسند، بدانند دست آنانی را که چشم به جیب مردم زحمت‌کش دوخته‌ قطع کرده و به اشد مجازات محکوم می‌کنیم.

بیش‌ازاین اجازه خیانت و جنایت در صنعت استان نمی‌دهیم

محمدرضا احمدی دیگر نماینده مردم شهرستان رشت در مجلس شورای اسلامی می‌گوید، گیلان و شهرستان رشت سرمایه‌های صنعتی خود را با بی‌مسئولیتی و عدم مدیریت درست از دست داد اما اجازه نخواهیم داد بیش از این مردم عزیز رشت شاهد چنین خیانت‌ها و جنایاتی باشند، چراکه نمایندگان آن‌ها در مجلس شورای اسلامی به‌طورجدی پیگیری خواسته‌های آنان را در دستور کار قرار داده است.

صدایی که خاموش شد

کارخانه رشت الکتریک که روزی صدای نفس‌های آن امید زندگی بیش از هزار کارگر زحمتکش گیلانی بوده امروز خاموش شده اما هنوز یادگاران رنج‌دیده آن تعیین تکلیف نشده و مطالباتشان هرروز بیش از گذشته آن‌ها را شرمنده خانواده‌شان می‌کند، حالا آن‌ها به نمایندگان خود پناه برده‌اند و باوجوداینکه امید اول و آخر آنان خداست، به اراده خدا و همت نمایندگان خود چشم دوخته‌اند تا شاید فرزندانشان حاصل زحمات جوانی آن‌ها را ببینند و کمی از بار غصه‌هایی که تا امروز کشیده‌اند کم کنند.

انتهای پیام/فارس

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

رفتن به نوار ابزار