روایتی از آخرین شهید هوانیروز/ جوان ماسالی که در تاریخ هوانیروز جاودانه شد
امیرسرلشکرخلبان شهید حسین فرزانه، جوان ماسالی که در ۳۱تیر۱۳۶۷ به درجه رفیع شهادت نائل آمد آخرین شهید هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی، جزو زبدهترین خلبانان بالگرد کبرا باتجربه هشتساله جنگ کلاسیک در بین ارتشیان جهان حرف برای گفتن داشت و اگر امروز میبود یکی از فرماندهان ارشد ارتش میشد.
به گزارش گیلانستان، تقریباً ۲۳ سال قبل از انقلاب بود که در غرب استان گیلان و در شهرستان ماسال کودکی به دنیا آمد که شاید آن روز کسی نمیدانست قرار است روزی در آسمان غیرت و شهامت و ازخودگذشتگی این کشور همچون ستارهای درخشان در اوج گمنامی مشهور شود.
نامش را حسین نهادند تا که همچون حضرت اباعبدالله (ع) آزاده و آزادیخواه باشد در آن روزها شهرستان ماسال بخش کوچکی از شهرستان تالش بود و با توجه به مقتضیات آن روزگار قائدتا امکانات اولیه زندگی نیز محدود بود اما بااینحال روزهای اول تحصیل حسین همزمان شد با آغاز نهضت ۱۵ ساله پیر خمین و حسین، نوجوان ماسالی، دوران ابتدایی تحصیل خود را در مدرسه بوعلی روستای درخانه سپری کرد.
با توجه به شرایط آن زمان و عدم تأمین امکانات کافی در روستاها از سمت حکومت مرکزی حسین فرزانه مجبور بود از روستای «وردُم» که در آن میزیست به روستای همجوار برای تحصیل برود و در مدرسه بوعلی روستای «درخانه» علم بیاموزد.
حسین فرزانه تا چهارم متوسطه در ماسال به تحصیل مشغول بود و در این زمان بهخوبی با اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) آشنایی پیداکرده بود و در مبارزات قبل از انقلاب علیه رژیم ستمشاهی در این شهرستان مشارکت داشت.
وی که با حجتالاسلام احسانبخش، امامجمعه فقید رشت در مدرسه دین و دانش آشنا شده بود و از محضر ایشان نیز بهره میبرد در سال ۱۳۵۳ باعلاقه بسیار خود در آزمون استخدامی ارتش نیز شرکت نمود.
حسین از روستایی کوچک در دل جنگلهای ماسال پرورشیافته بود ولی اهداف بزرگی را در سر میپروراند در روزگاری که مردم از نعمت برق و آب و گاز و امکانات اولیه زندگی محروم بودند پا به دانشکده افسری نیروی زمینی ارتش نهاد شاید امروز این امر برای خیلیها عادی باشد اما اگر نگاهی اجمالی به امکانات، اطلاعات، آگاهی وزندگی مردم آن دوره بی اندازیم متوجه بزرگی هدف، تلاش و انگیزه این جوان ماسالی خواهیم شد.
حسین که این روزها جوانی رشید شده بود با گذراندن مراحل استخدامی پا به دانشکده افسری آن زمان نهاد و پس از گذشت سه سال و فراگیری علوم و فنون نظامی، زبان انگلیسی و فن پرواز یک سال قبل از انقلاب به درجه ستوانیار سومی نائل آمد و با تخصص پرواز با بالگرد کبرا جهت ادامه خدمت به پایگاه رزمی پشتیبانی هوانیروز اصفهان منتقل شد.
بل اچ ای -۱ کبرا نام بالگردی آمریکایی بود که در دوران رژیم پهلوی برای حراست از مرزهای زمینی غرب کشور خریداریشده بود و حسین فرزانه که بهتازگی از دانشکده افسری فارغالتحصیل شده بود جزء محدود افسران آموزشدیده برای هدایت این پرنده بود فصل جدید زندگی حسین در حالی رقم میخورد که انقلاب رفتهرفته بهروزهای پیروزی خود نزدیک میشد و حسین هم مانند خیلی از افسران آن دوره ارتش بهصورت مخفیانه در حمایت از انقلاب اسلامی فعالیت میکرد.
جنگ تحمیلی؛سرآغاز حماسه آفرینی ها
با آغاز طولانیترین و خونینترین جنگ قرن بیستم حسین فرزانه که بهعنوان یکی از زبدهترین خلبانان کبرا شناخته میشد به پایگاه هوانیروز باختران (کرمانشاه) منتقل شد و از آغاز جنگ اجازه تعدی دشمن به خاک کشور را به ایشان نداد.
خلبان فرزانه از قشری بسیار ضعیف به پا خواسته بود و امروز بهعنوان یکی از زبدهترین خلبانان انگشتشمار بالگرد کبرا شناخته میشد و باایمان و ارادهای که داشت مثل سدی محکم در مقابل خصم مقاومت میکرد او درد مردم ضعیف روستایی را چشیده بود و مردم مظلوم استانهای غربی کشور را مثل مردم روستای پدری خود میدانست پروازهای متهورانه او در طول ۸ سال دفاع مقدس و شرکت در عملیات بیتالمقدس، فتح المبین، والفجر ۸، آزادسازی خرمشهر، سوسنگرد، بستان و فاو، بهعنوان برگ زرینی از شجاعت و دلاوری او به ثبت رسیده است.
امروز کمتر کسی از حسین فرزانه میداند اما شاید جالب باشد که بگویم ضربات مهلک او به پتروشیمی عراق و غرق نمودن ناو نیروهای بعثی در خور عبدالله، نمونهی دیگری از دلیرمردی اوست.
حسین فرزانه همان فرشته نجاتی بود که در سختترین و دشوارترین لحظات رزمندگان اسلام با پرنده خاکیرنگ خود به میدان میآمد و ققنوس وار خود را به دل آتش میزد تا رزمندگان اسلام مجال رهایی پیدا کنند.
حماسهآفرینیهای حسین تمامی نداشت و صدای دلنشین کبرا او امیدبخش رزمندگان اسلام بود و کابوس تلخ بعثیهای متجاوز.
گاهی که به مرخصی میآمد در مزار شهدای ماسال مینشست و برای رفقای شهیدش آرام گریه میکرد و این عزمش را راسختر مینمود تا انتقام این مردم مظلوم را از دژخیمان بعثی بگیرد.
خلبان فرزانه از تیزپروازان باایمان و دلیر هوانیروز بود که خدمات بیشماری در انقلاب و جنگ از خود نشان داد مأموریتهای مداوم در مناطق آشوبزده کشور در سرکوب اجانب و اشرار و شرکت مستمر در جبهههای ۸ سال دفاع مقدس او برکسی پوشیده نیست یاران هم پروازش حضور این خلبان مؤمن و جنگاور هوانیروز را در اکثر عملیات انجامشده شهادت میدهند او را میتوان در ردیف نظامیانی قرارداد که ایمان و وظیفه و عشق به میهن و مردم را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود.
سال ۱۳۶۷ از راه میرسید و جنگ هم بهروزهای پایانی خود نزدیک میشد و با اعلام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و اعلام آتشبس از سوی دو کشور داغی بزرگ بر دل حسین نشست به گفته دوستانش همیشه بغضی غریب گلویش را میفشرد و با صدایی لرزان میگفت دیدی جنگ تمام شد و شهید نشدم؟ حسین اصلاً مال اینجا نبود رسالتی داشت که به اتمام رسانده بود و باید میرفت ققنوس همیشه اینگونه است میسوزد تا زمینهساز تولدی دیگر باشد.
یک هفته پس از اعلام آتشبس حدود ۵ هزار نیروی سازمان مجاهدین خلق با مقادیری تجهیزات جنگی از محور غرب و از طریق شهرهای مهران و اسلامآباد غرب در عملیاتی با عنوان فروغ جاویدان به ایران حمله کردند هدف این عملیات تسخیر تهران در ۳۳ ساعت بود و مسعود رجوی فرماندهی عملیات را بر عهده داشت در این هنگام که رزمندگان اسلام به شهرهای خود بازگشته بودند بار دیگر نوبت به تیزپروازان هوانیروز رسید.
حسین فرزانه، خلبان زبده بالگرد کبرا، باتجربه هشت سال جنگ کلاسیک بهعنوان یک خلبان زبده در بین ارتشیان جهان قلمداد میشد و با فرماندهی امیر سرلشگر ستاد علی صیاد شیرازی به مقابله با گروهک تروریستی مجاهدین خلق رفت و در این ایام کاری کردند که در تارک آسمان شهامت و ایثار و مقاومت همچون ستارهای فروزان جاودان شدند.
آخرین مأموریت و پرواز این خلبان دلاور هوانیروز در۳۱تیر۱۳۶۷ در تنگه چهار زیر غرب و عملیات مرصاد در مبارزه با دشمن و عوامل وطنفروش رقم خورده است حسین فرزانه در آن تاریخ فرمانده آینده هوانیروز بود اما در آن مأموریت بالگرد آنها هدف اصابت گلوله کالیبر کوچک از ناحیه کابین جلو قرار میگیرد و خلبان فرزانه بهشدت مجروح میگردد.
مجید عقیقی روان که آن روزها کابین عقب حسین فرزانه بود بهتنهایی و با سختی بسیار کبرا را سالم در پایگاه هوانیروز کرمانشاه رسانده و فرود میآورد.
حسین فرزانه در همان لحظات براثر جراحت بسیار از ناحیه صورت به درجه رفیع شهادت نائل میآید و به یاران سفرکرده خویش میپیوندد آری حسین سالها بود خود را برای این عروج آسمانی آماده کرده بود.
صبح روز عملیات؛ هنگامیکه جهت انجام مأموریت مراجعه کرد، گفت: بچهها دیشب خوابدیدهام که امروز شهید میشوم و با همه خداحافظی کرد در این عملیات بالگرد آنها مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و حسین فرزانه بهعنوان آخرین شهید هوانیروز به خیل شهدا پیوست و همرزم او امیر سرتیپ خلبان مجید عقیقی روان، فرمانده پیشین هوانیروز به مقام جانبازی مفتخر شد.
مزار شهید فرزانه در گلزار مطهر شهدای شهرستان ماسال قرار دارد و از ایشان ۴ فرزند به یادگار مانده که همسر بزرگوارش آنها را بهخوبی پرورش داده است.
اما غمانگیزترین نکته ماجرا اینجاست که حسین فرزانه همانطور که غریبانه شهید شد امروز هم غریب است شاید آنطور که بایدوشاید نامش گرامی داشته نشده است و اگر از جوانان امروزی بپرسیم آخرین شهید هوانیروز چه کسی است؟ کمتر کسی نام امیر سرلشکر خلبان حسین فرزانه را به زبان بیاورد.
دانشکده افسری که در دهه هفتاد با موافقت فرمانده معظم کل قوا به دانشگاه افسری امام علی (ع) تغییر اسم داد یک یادگاری بزرگ از شهید فرزانه دارد و آنهم ماکت بالگرد این شهید بزرگوار است.
یکی از افسران ارتشی ماسال با اشاره به این بالگرد میگفت: روز اولی که به دانشگاه افسری امام علی (ع) پا گذاشتم ساختمانهای بلند این دانشگاه نظر مرا به خود جلب نمود بر سر تمام این ساختمانها تصویری از شهدای والامقام ارتش بود و من در حسرت این بودم که تصویر یکی از همشهریانم در این دانشگاه باشد که ناخودآگاه به میدانی رسیدیم که ماکت بزرگی از بالگرد شهید فرزانه در آن قرار داشت و این بسیار برایم جالب و غرورآفرین بود.
دریکی از دورههای آموزشی امیر سرتیپ خلبان عقیقی روان را دیدم و بهسرعت خود را به ایشان رساندم و ضمن معرفی خود به ایشان عرض کردم من از دیار حسین فرزانه آمدهام، از ماسال که بامحبت بسیار امیر عقیقی روان مواجه شدم و مرا به آغوش کشید و با لفظ همشهریِ حسین مرا خطاب نمود.
آری حسین فرزانه اگر امروز میبود قطعاً از فرماندهان بزرگ هوانیروز و حتی ارتش جمهوری اسلامی میشد اما مأموریتش چیز دیگری بود حسین اصلاً جنسش فرق میکرد به زمینیها نمیخورد باید میرفت و راهی را میگشود برای آیندگان.
در حوالی خردادماه سال ۱۳۹۵ با همکاری هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران و شهرداری ماسال میدان ورودی این شهرستان به نام میدان امیرسرلشگرخلبان حسین فرزانه افتتاح شد و در این میدان ماکت بالگرد کبرا و تندیس شهید حسین فرزانه نصب گردید.
امروز که سی و سومین سالگرد شهادت حسین فرزانه است شاید بهتر باشد با نگاهی متفاوتتر به این شهید والامقام بنگریم که اگر دقت کنیم قطعاً به این نکته میرسیم همه ما در شناساندن آخرین شهید هوانیروز کوتاهی کردهایم.
انتهای پیام/فارس
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰