دم دمای صبح به آرزویش رسید!

دم دمای صبح به آرزویش رسید!

گفت: همانی که دست اش تیر خورده بود ؟ گفتم: آره! اما دلم بد جوری شور میزد دو باره همان صدا گفت، دم دمای صبح به آرزویش رسید!!

رفتن به نوار ابزار