مسلم قربانی ریا شد/سردرمدار دعوت امام به کوفه بازیگر نقش اول سپاه یزید

اهالی کوفه که پیش از حسینابنعلی (ع) وفا و ماندگاریشان را به اثبات رسانده بودند! این بار پس از مرگ معاویه از امام حسین (ع) خواستند تا حکومت را به دست گرفته و در مقابل کفر از آنها دفاع کند، امام باز به شیعیان اعتماد کرد و نایب خود، پسرعموی خود مسلم را برای اطلاع از دریافت نامه و دیدار با بزرگان و به کوفه فرستاد تا پیغامش را به آنان برساند؛ اما راز تنها شدن مسلم چه بود.
دهانم خشک و جسمم غرق خون و دیده دریایی/عجب کردند اهل کوفه از مهمان پذیرایی
به گزارش ‘گیلانستان، آفتاب محرم برمیآید و دل را راهی صحرای داغ نینوا میکند، نینوایی که روزی شاهد دلدادگی عشاق پروردگار حسین (ع) شد، همان حسینی (ع) که همه عالم دلداده اوست، همانی که دنیا کمتر همانندش عاشق و شیفته شهادت به خود دیده ، حسینی (ع) که عالمی را دیوانه کرده و دنیایی را دگرگون و امروز پس از گذشت هزاران سال از این مردانگی، هرروز که کسی او را میشناسد؛ دلدادهاش میشود.
امروز هزاران سال از مصیبت عظمای حسین فاطمه (ع) میگذرد اما راهی که حسین (ع) در جستجوی آن بود گذرا و فانی نیست، امروز نه فاطمه (س) حضور دارد نه حسین (ع)؛ اما این راه هنوز بیقرارانی دارد که مشتاقانه سر درگرو راه حسین (ع) مینهند و دنبال میکنند سیر شهادت را.
حسین (ع) قرآنی است بدیع و ابدی
حسین (ع) مانند قرآن است نه کهنه میشود و نه تغییر میکند، حسین (ع) زمانهات را که بشناسی نیازی نیست بروی به سال ۶۰ هجری و جویای علت واقعه شوی، میتوانی خریدارش شوی وعاشقانه به پایش اشک بریزی.
اما جماعتی هستیم بسیار روشنفکر و اندیشمند تا دلیل علمی و تجربی برای آنچه در زمین رخ میدهد نیابیم درک نمیکنیم این حماسه عاشقانه و قیام شرافتمندانه را.
حسین (ع) را نه از راه گوش و چشم بلکه حسین را باید از دل شناخت، باید حسین (ع) را با چشم دل دید و دیدن حسین (ع) و شناخت او مستلزم فهمیدن و شناخت راهی است که دردانه ۱۸ ساله خدا و پیامبرش جانانه از جانودل و جانانش مایه گذاشت و به قیمت جان برای دفاع از حریمش مردانگی که نه؛ شیر زنانه ایستادگی کرد.
عقربههای ساعت کوک عزای حسین (ع) میشوند
هرسال چند روز که به محرم مانده و داغ این مصیبت زمان آماده پذیرایی از عزاداران اباعبدالله (ع) میشود، صدای حزینی در خانه میپیچد، عقربههای ساعت کوک میشوند به ذکر مصیبت حسین و روضهخوانی عقربهها ندای «هل من ناصر» را بار دیگر از سال ۶۰ هجری به دهه ۹۰ شمسی میکشاند و اهالی خانه را غمی شگرف دیوانه میکند.
حسین جان حتی عقربهها تو را شناختهاند و خوب شناختهاند، چگونه میشود ما در این گرداب طوفانی دنیای فانی از تو دور شویم و بسنده کنیم به ۱۰ شب، ۱۰ شبی که صدای مظلومیت تو دل دنیا را میلرزاند، کافر هم که باشی دلت میلرزد از اینهمه مظلومیت و قطرههای باران اشک بر گونههایت بیاختیار میلغزد.
مسلم بن عقیل نایب بر حق اباعبدالله (ع)
اهالی کوفه که پیش از حسینابنعلی (ع) وفا و ماندگاریشان را به اثبات رسانده بودند! این بار پس از مرگ معاویه از امام حسین (ع) خواستند تا حکومت را به دست گرفته و در مقابل کفر از آنها دفاع کند، امام باز به شیعیان اعتماد کرد و نایب خود، پسرعموی خود مسلم را برای اطلاع از دریافت نامه و دیدار با بزرگان به کوفه فرستاد تا پیغامش را به آنان برساند.
کوفیان ابتدا در خانه مختار ابن ابی عبیده ثقفی و سپس در خانه هانی ابن عروه، مسلم را پناه دادند و یکی پس از دیگری برای بیعت با امام زمانشان به منزل مختار شتافتند، اما چه شد که مسلم در این هیاهو تنها ماند! آنها بیشتر نگران این بودند که فرستاده امام در منزل چه کسی پناه میگیرد، شبث ابن ربعی یکی از این افراد نادان بود که ماندن مسلم در منزل مختار را عامل بهره بردن و سواستفاده میدانست و به دنبال آوردن مسلم به خانه خود بود.
ولایتمداری یعنی مطیع نایب امام بودن
مردم کوفه افراد بیبصیرتی بودند که نمیدانستند یا نمیخواستند که بدانند اطاعت از ولی امر یعنی مطیع کامل نایبش بودن، عالمتر و مسنتر از نایب امام نیز باید از نایبش اطاعت کند، حتی آنجا که نظر نایب امام با نظرش مخالف است.
در کوفهای که ۱۸ هزار نامه برای امام حسین (ع) ارسال میشود چطور یکباره ورق برمیگردد و کسانی که تا دیروز مشتاق استقبال از پسر پیامبر (ص) و امیر المومنین (ع) بودند، ناگهان با زرقوبرق سکههای پسر مرجانه پشت او را خالی و سفیرش را به شهادت میرسانند و بزرگان کوفه ناگهان یار قدیمی ابن زیاد میشوند.
عمرو بن حجاج -از سردمداران دعوت امام به کوفه- که سعی میکرد سپاهی برای امام تهیه کند، چگونه با یک جلسه نشستوبرخاست با والی خناس کوفه یکشبه از دوست به دشمن تبدیل و سعی و همتش را بر این میگذارد که مقابل یاران امام حتی اگر دختر و دامادش باشند، بایستد.
بخشی از انبوه مردمی که به امام نامه نوشتند حضور امام را برای منافع شخصی خود میخواستند، امضاها به خاطر درد دین نبود بلکه برای طایفهای سؤال این بود که چرا معاویه شام را برتر از کوفه دانست، زمانی که ابن زیاد سرکیسه را شل کرد و از بیتالمال کیسههای طلا بخشید، دیگر آمدن امام فایدهای برای این قوم نداشت، قصور معاویه را یزید جبران کرده بود، شاید اگر امام میآمد به کوفه و زعامت قوم را بر عهده میگرفت اینان بازهم مخالفت میکردند، هرچند ابن زیاد اینان را هلاک و دستشان را به خون پسر پیامبر خدا (ص) آلوده کرد.
مسلم مطیع جانبرکف و سفیر ولایت
مسلم ابن عقیل از شجاعترین و نیرومندترین فرزندان عقیل پسر ابوطالب بود و با رقیه دختر امام علی (ع) پیمان عشق بسته بود و از او دو فرزند داشت که جملگی را بیتردید روانه کربلا کرد تا شهیدان راه خدا شوند، فرزندان مسلم آنچنان جان درگرو ولایت گذاشته بودند که پس از شنیدن خبر شهادت پدر و زمانی که حضرت علیاکبر (ع) فرمان داد تا بیوفایی کوفیان را بیمزد نگذاریم راضی نشدند و وی را مجاب به ادامه راه به کربلا کردند.
مسلم، نخستین شهید واقعه کربلاست، شهادت او کمی پیشتر از حادثه کربلا رخداده و شب نخست ماه محرم بهپاس فداکاری و جانفشانیهای این سفیر شهید راه سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده، مسلم الگوی محبت و وفاست، او عاشقی دلباخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین (ع) دست برنداشت و در اوج بیوفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند.
این یار دیرین و مطیع امر ولایت در اواخر ذیالحجه سال ۶۰ هجری به دستور عبیدالله ابن زیاد به شهادت رسید و پس از شهادت در قسمت شرقی مسجد کوفه آرمید.
پینوشت:
-توجیهالمسائل کربلا
-قصه کربلا
-نامیرا
انتهای پیام/فارس
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰