کد خبر : 70855
تاریخ انتشار : چهارشنبه 7 مهر 1400- 10: 18

روایتی از مقاومت مسجد شیرخان در برابر سیلاب

روایتی از مقاومت مسجد شیرخان در برابر سیلاب

مسجد شیرخان در روستای ییلاقی آق اولر، در فهرست آثار ملی ثبت شده است. ۲سال پیاپی سیلاب به خانه های این روستا آسیب می زند ولی باوجود همجواری مسجد در کنار رودخانه، به مسجد آسیبی نمی رسد.

به گزارش گیلانستان، مهری شیرمحمدی؛ “سیلابی که خانه‌ها را خراب کرد ولی در برابر خانه خدا ایستاد” این را اهالی روستای ییلاقی «آق اولر» در ارتفاعات شهرستان تالش می‌گویند. آثار سیلاب سال پیش در ارتفاعات تالش هنوز زدوده نشده بود که امسال دوباره سیلاب روان شد. اگرچه به شدت مرداد سال پیش نبود، ولی انگار طبیعت دیگر طاقتش تمام شده و بخاطر بی‌مبالاتی در قطع بی‌رویه درختان در ارتفاعات، اینگونه انتقام می‌گیرد.

آق اولر روستایی ییلاقی در ارتفاعات شهرستان تالش است که روزگاری محل گذران تابستان‌های «سردار امجد» خان تالش، بود. به گفته اهالی، این روستا در ابتدا «نیودی» خوانده می‌شد. در این روستا خانه‌ها با گل سفید پوشانده می‌شد. سفیدی این خانه‌ها با درها و پنجره‌های آبی‌اش زیبایی خاصی به این روستا می‌داد. به دلیل همجواری این روستا با کوه‌های اردبیل، مهاجرانی که از این استان ترک زبان وارد تالش شدند، به این روستا «آق اولر» گفتند، یعنی روستایی با گل سفید.

اما از ۱۰سال به این سو هجوم ویلاسازان در روستاهای مریان، آق اولر و دیگر روستاهای اطراف به حدی زیاد بوده که عرصه را بر خانه‌های سفید و گلی تنگ کرده است. امروز تک و توک از این خانه‌ها در منطقه باقی مانده است.

از روستای مریان که به سمت آق اولر می‌روید، صدای رودخانه شدیدتر می‌شود. رودی که از ارتفاعات کوه «تیلار» سرچشمه می‌گیرد و تا شهر تالش و دره کرکانرود ادامه می‌یابد. هرچه جلوتر می رویم، آثار سیلاب دو سال اخیر بیشتر دیده می‌شود. بستر رود از دو سو به شدت شسته شده و گل و لای زیادی در مسیر خود به جا گذاشته است. حاشیه رود به‌طور کامل شسته شده و خانه‌هایی که در مسیر خود بوده، تخریب کرده است.

نزدیک به مسجد شیرخان و جایی که پل آهنی روستای آق اولر به سمت کاخ ییلاقی سردار امجد می‌رود، خانه روستایی را می‌بینم که بخشی از دیوار آن فروریخته و درب آن کنده شده است. کوهی از گل و لای نزدیک به پل انباشته شده، ریشه‌ها و تنه درختان از بالادست کنده شده و به‌سمت رود آورده شده است. بیم آسیب بر مسجدی که در فهرست آثار ملی ثبت شده است، لرزه بر جانم می‌افکند.

مسجد شیرخان درست در کنار رودخانه احداث شده است. بنایی کاملا گلی در دو طبقه و با ستون‌های چوبی و قرنیس‌های پر از نقش و نگار. هرچه به مسجد نزدیک می‌شوم، از استواری مسجد بیشتر اعجابم برانگیخته می‌شود. زیر دیوار مسجد انبوهی از گل و لای شسته شده کوه، انباشته شده است. اگرچه بخشی از کاه گل دیوار زیر یکی از پنجره شسته شده، ولی آسیب دیگری به مسجد نرسیده است.

اهالی روستا، کرنش سیلاب در برابر مسجد را معجزه الهی می‌دانند. سیلی که ۲سال است خانه‌ها را در مسیر خود ویران می‌کند ولی به مسجد که می‌رسد، می‌ایستد. عمق رودخانه در جایی که مسجد هست، زیادتر شده و انگار شدت سیلاب تمام دیواره‌های رود را شسته تا بتواند گنجایش بیشتری از آب را تحمل کند.

بار دیگر به مسجد شیرخان می‌روم. مسجدی که اصلا به نیت مسجد ساخته نشده بود. خانه مردی بود ساده دل. «شیرخان» نامی از اهالی تالش که فرزندی نداشت و خانه‌اش را وقف کرد تا حسینیه شود و بعدها خانه او محلی شد برای نمازگزاران و عزاداران روستا.

مسجد شیرخان که از دوره قاجار به یادگار مانده در تاریخ ۲۵/۱۲/۱۳۷۹ به پیشنهاد اداره کل میراث فرهنگی گیلان به شماره ۳۳۶۶ در فهرست آثار ملی ثبت می‌شود. معماری بومی مسجد شیرخان هنوز به ویلاهای جدید آق اولر فخر می‌فروشد. سادگی توام با زیبایی و شکوه. ستون‌های چوبی و دیوارهای کاه‌گلی که روی آن را با خاک سفید رنگ همان منطقه پوشانده‌اند. با پنجره‌هایی به رنگ فیروزه‌ای و نقش و نگارهایی در دیوار پشتی. نقوشی بسیار زیبا که متاسفانه در اثر عدم مرمت هر روز فرسوده‌تر می‌شود. این نقوش که همچون گچبری‌ های نفیسی است، نزدیک به شیروانی و دقیقا بالای پنجره‌های شمالی طبقه دوم، قرار دارد. نقوش منظم به صورت اشکال هندسی و گل و بوته که معلوم است دور تا دور حاشیه تراز بالای مسجد، ادامه داشته است.

مسجد شیرخان در دو طبقه و به صورت افقی از غرب به شرق کشیده شده است و درب مسجد در ضلع جنوبی قرار دارد. مسجد دو راه پله دارد که با یک ایوان کشیده و با ستون‌های چوبی ساده به طبقه دوم می‌رسد. نرده‌های تالار، چوب‌های باریک ضرب‌دری دارد که آفتاب تند ییلاق، رنگ فیروزه‌ای آن را برده است. ستون‌های چوبی تلار، قرنیس‌های تزئین شده با گچ که جابجا ریخته و لته‌های چوبی سقف که امروز حلب جایگزین آن شده، تو را به سادگی یک مسجد دو طبقه قدیمی می‌برد که خلوص نیت واقفانش را می‌توان در تشت‌های مسی دید که گوشه حسینیه گذاشته‌اند. این تشت و پارچه‌های سبز رنگ اطراف آن، نشانه‌هایی است از سنت «تشت گذاری» که به یاد تشنگی اباعبدالله حسین(ع) ۱۰ روز ماه محرم انجام می‌شد. تشت‌های مسی را پر آب می‌کنند و شمع‌های افروخته داخل تشت می‌گذارند و دسته عزاداری با تشت‌ها در محله می‌گردند. پایان مراسم هر کس که نذر و حاجتی دارد، پولی را در تشت می‌گذارد تا برای نیازمندان خیرات شود.

محلی‌ها می‌گویند؛ این بنا پس از حوادث به آتش کشیدن کاخ سردار امجد توسط مشروطه‌خواهان ساخته شده است. پرونده ثبتی این بنای تاریخی نیز قدمت مسجد را دوره قاجار نوشته است. از پنجره چوبی جبهه شرقی بیرون را می‌نگرم، رودخانه کرکانرود پیداست. با کوهی از رسوباتی که از بالادست شسته شده است. فقط چند گام فاصله بود تا این رسوبات باقی قرنیس‌های سفید رنگ مسجد را بپوشاند و دیوارهای گلی و چوبی مسجد را از جا بکند. همانطور که خانه‌ای در نزدیکی مسجد را تخریب کرده است. روستایی که تا چند سال پیش گل سفیدش را برای زیباتر کردن خانه‌ها می‌بردند، حالا قهرش گرفته و خانه‌های جدید را خراب می‌کند.

پایان پیام/شبستان

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

رفتن به نوار ابزار