کد خبر : 4940
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 مرداد 1395- 16: 8

امام جماعت رشتی: بعد از ۱۲۰ سال اگر فوت کردم مرا جلوی درب مسجد دفن کنید! + سند

امام جماعت رشتی: بعد از ۱۲۰ سال اگر فوت کردم مرا جلوی درب مسجد دفن کنید! + سند

برخی اشخاص و حتی کسانی که بدون مجوز حوزه علمیه لباس روحانیت را به تن کرده اند نیز اظهار ناراحتی کرده اند و عکس العمل تندی از خود نشان داده اند. سوال این است که مگر آنها نیز چنین وصیتهایی برای خود کرده اند که اینگونه برخورد می کنند؟

به گزارش “درگیلان“، مدتی بود که خبرهای خوبی از مسجد امام حسینعلیه السلام محله زیرکوچه رشت به گوش می رسید. این مسجد علاوه بر سابقه و افتخاراتی که دارد ـ همچون حضور سردار مظلوم شهید کامران ملک پور و شهید محمدعلی عبدی نژاد ـ موقعیتی مهم نیز دارد، زیرا دقیقا در ابتدای خیابان دکتر شریعتی و مرکز شهر رشت و مقابل ورودی بازار بزرگ قرار دارد و با توجه به طرح جدید شهری و پیاده راه فرهنگی مرکز شهر می تواند نقش مهمی در آن ایفا کند.

خوشبختانه در دو سال اخیر و به همت هیات امناء و جوانان مسجد، از روحانی جوانِ انقلابی و فعالی برای تدبیر امور مسجد دعوت شد و کوشش آقایان موجب شد که تحولی در برنامه ها و فعالیتهای مسجد رخ دهد و به یکی از مساجد فعال رشت بدل شود.

بی شک اگر ساخت سخت افزار و بنا (عمران، تعمیر و ساخت مسجد) مصداق آباد کردن خانه خداست؛ فعالیتهای فرهنگی و دینی صحیح که منجر به ساختن انسان و تربیت نیروی مومن متعهد است از اکمل و احسن مصادیق تعظیم شعائر الهی و آبادی مساجد خواهد بود و مطابق آیه شریفه ۱۸ سوره توبه: « إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى‏ أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدینَ » کسانی که به آبادی مسجد همت می گمارند دارای چند ویژگی می باشند. مومن به خداوند متعال و روز قیامت، نمازگزار و اهل محاسبه و پرداخت وجوهات شرعی، نترس و شجاع می باشند و جز خدا از کسی هراس ندارند. چنین افرادی باید امیدوار باشند که در زمره هدایت یافتگان قرار گیرند.

بنابراین اگر کسانی که به راه و هدف ایمان دارند و در این جنگ نرم وسیع در حال سربازی برای نظام اسلامی هستند، نباید از کسی و یا چیزی بترسند و باید استقامت به خرج دهند تا عمارت مساجد ـ که محل ذکر و نام پروردگار متعال است ـ محقق شود.

اما در گیلان…

هر از گاهی که انسان می آید امیدوار شود به کارهای نیروهای مومن و انقلابی، در عین حال باید منتظر حوادث غیر مترقبه و ناامیدکننده هم باشد، آن هم از طرف کسانی که اصلا از جایگاه آنها چنین انتظاری نمی رود.

اما کاری که مدتی است در گیلان انجام می گیرد…

کاری ناشایست با یک شیوه واحد و به دستور مسئولین غیرمربوطه که در حال انجام است؛ و آن گرفتن فرصت خدمتگزاری از بعضی از ائمه جماعت فعال و انقلابی مساجد رشت و تعطیلی برنامه های آن مساجد، آن هم با بهانه های واهی.

در این قضیه ای که در مسجد امام حسینعلیه السلام اتفاق افتاد فقط بیان یک مساله شرعی باعث ناراحتی و عکس العمل تند توسط برخی افراد شده است. البته قابل توجه است که آن مساله هم این بود که در مکانهایی که مسجد هستند دفن اموات جایز نیست و کسی هم نمی تواند مثلا وصیت کند که در فلان مسجد دفن شود و اگر هم وصیت کرد اثر شرعی ندارد.[۱]

البته این کار هنوز هم متاسفانه در برخی از مساجد انجام می شود و به جای اینکه این رویه غلط و نابجا اصلاح شود با افرادی که این مسئله و فتوای شرعی را تذکر داده اند برخورد شده است. به عنوان نمونه به تصویر زیر دقت کنید.

وصت امام جماعت یکی از مساجد رشت که رسما به همه مردم اعلام کرده که در مسجد باید دفن گردد

وصیت امام جماعت یکی از مساجد رشت که رسما به همه مردم اعلام کرده که در مسجد باید دفن گردد

وصیت امام جماعت که اعلامیه اش سالهاست در کنار محراب مسجد در دید عموم قرار دارد

وصیت امام جماعت که اعلامیه اش سالهاست در کنار محراب مسجد در دید عموم قرار دارد

البته این یک نمونه از مساجد رشت است و همانطور که از فتوای حضرت آیت الله العظمی خامنه ای روشن است، کسی به خاطر خدمت و یا علاقه به مسجدی، نمی تواند وصیت کند که در آنجا دفن شود. البته این کار آسیبهای زیادی نیز دارد، چرا که معمولا دفن افراد بعدها با طرح های توسعه و تعمیر مساجد تعارض می کند و حتی در برخی مساجد نیز افراد در ورودی مساجد که در کنار خیابان یا گذر عمومی مردم است دفن می شوند ـ مانند مسجد حاج سمیع رشت ـ و معمولا مساجد دارای حریم بزرگی نسبت به معابر نیستند و ممکن است در طرح عقب نشینی نسبت به خیابان ها قرار گیرند و جابجایی قبر این افراد بسیار پر زحمت است. اینها غیر از این است که اگر سالهای دور را بنگریم می بینیم که این خود نوعی امامزاده سازی است و جدای از احترام، شأنیت و مقام فعلی افراد، باید منتظر این باشیم که به مرور زمان برای صاحبان آن قبرها کرامات و ویژگی ها و حالات ساختگی بیان شود تا توجیهی باشد بر وجود این قبر در یک مکان مقدس. اصلا وقتی در شهرها اماکن مخصوص برای دفن اموات در نظر گرفته شده است و همه باعزت و احترام می توانند در این قبرستانها و یا حریم امامزادگان دفن شوند چه لزمی به این کارهاست.

لذا اگر متشرعین و مومنین به این مسایل توجه و رعایت نکنند دیگر نباید از این همه خرافه و بدعتها در میان مردم ناراحت بود.

در این میان برخی اشخاص و حتی کسانی که بدون مجوز حوزه علمیه لباس روحانیت را به تن کرده اند نیز اظهار ناراحتی کرده اند و عکس العمل تندی از خود نشان داده اند. سوال این است که مگر آنها نیز چنین وصیتهایی برای خود کرده اند که اینگونه برخورد می کنند؟ واقعا از چه ناراحت هستند؟ چه معروفی منکر و یا منکری معروف شده است که این چنین برانگیخته اند؟

البته تحلیلهای دیگری نیز در میان است که فعلا مجال پرداختن به آنها نیست …

متاسفانه مسئولین مربوطه نیز در مقابل این عده اندک که در مسائل استان دخالت کرده و به کوچکترین بهانه ای دهان ها را می بندند و مقابل افراد می ایستند، یا ساکت اند و یا در کمال بی انصافی با آنان همراهی می کنند و سنگ آنان را به سینه می زنند.

البته این شائبه نیز مطرح است که آیا واقعا اینها از طرف دفتر نماینده ولی فقیه در استان به این امور دست می زنند؟ آیا این دخالتهای نابجا، تخریب وجهه نماینده ولی فقیه در استان نیست؟ آیا جوانان مومن و حزب اللهی با دیدن این برخوردها حق ندارند از مسئولین استانی ناراحت باشند؟

سوالات مهم

اما لازم است که اگر این افراد دلشان برای دین خدا و مساجد می سوزد به این سوالها پاسخ دهند؟

  1. از سال ۱۳۸۰ به بعد که نماینده جدید رهبر فرزانه انقلاب در استان گیلان منصوب شدند و برخی از این افراد زمام کار را در گیلان به دست گرفته اند، چند مسجد با حمایت آنها در گیلان ساخته شده است؟
  2. چند مسجد و حوزه علمیه به تعطیلی کشیده شده است؟
  3. کدام مکان مقدس که به خاطر برف سال ۸۳ خراب شده است مورد حمایت آنها قرار گرفت و مجددا بنا شد؟
  4. عملکرد مسولین امور مساجد و دین و فرهنگ استان چقدر ارزیابی و مورد مداقه قرار گرفته است و چقدر «از اصحاب اندیشه و عمل استفاده»[۲] شده است؟
  5. چند نفر از علمای اعلام و فضلای گیلانی که در حوزه های مقدسه کشور اقامت دارند، دعوت شده اند تا امور مساجد گیلان را به دست بگیرند و یا حداقل در استان حضور پیدا کنند؟
  6. در مقابل، چند عالم فرهیخته از عمل اینان ناامید از استان شده است و ترجیح داده اند که به مسائل استان ورود نکنند؟
  7. چقدر کار موثر «در رابطه با نسل جوان شاداب و پرشور استان»[۳] برای ورود و استفاده از مساجد انجام گرفته است؟
  8. در طول این مدت چند درصد به حضور جوانان در مساجد و نمازجمعه ـ که وظیفه اصلی این افراد است ـ اضافه شده است؟
  9. کدام موسسه، نهاد و گروه تبلیغی و فرهنگی مورد حمایت مستمر و موثر آنها قرار گرفته است؟
  10. در مقابل کدام رخنه و نفوذ فرهنگی غرب از طرف آنان ایستادگی شده است و در فرهنگ عمومی استان اثر کرده است؟
  11. وضعیت حجاب و عفاف چقدر پی گیری شده است؟
  12. چند بار و به کدام مرکز و پایگاه فرهنگی سرکشیده شده است و از مشکلات آنها آگاهی اطلاع حاصل شده است؟
  13. آیا این کارها «در راستای تلاش برای وحدت و همدلی»[۴] در استان است که در حکم مقام معظم رهبری به نماینده خود تاکید شده است؟
  14. و…

در خاتمه باید گفت که اصلی ترین وظیفه ای که این افراد در استان دارند اداره نماز جمعه ـ که به فرموده مقام معظم رهبری «قلب فرهنگی هر شهر است» ـ به بهترین شکل است که همانا از طرف امام جمعه رشت به آنان سپرده شده است.

دهها سوال بی پاسخ درباره نماز جمعه رشت و عملکرد مسولین مربوطه وجود دارد که آنان باید همتشان را خرج وظیفه اصلی خود کنند که هنوز خواسته های مقام معظم رهبری درباره آن بر زمین مانده است.

آیا دخالت در امور فرهنگی و مانع تراشی در انجام برنامه های تبلیغی به خاطر عدم هماهنگی مشی سیاسی با افراد جایز است؟ کجا رهبر انقلاب خود در این امور دخالت کرده اند و یا دستور دخالت داده اند که اینان به اسم نمایندگی از طرف نماینده ولی فقیه این کار را انجام می دهند؟ مگر می شود نماینده از خود فرد شانیت و وظایفش بالاتر باشد؟

این اقدامات نه تنها موجب ضعف و پراکندگی در صف نیروهای ارزشی انقلاب می شود بلکه باعث خوشحالی دشمنان اسلام و نظام نیز خواهد شد و موجب به تعطیلی کشیده شدن مساجد که سنگر انقلاب هستند می شود.

وعده الهی

در پایان این آیه شریفه را یادآوری می کنیم که:

«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى‏ فی‏ خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذابٌ عَظیمٌ» سوره مبارکه بقره/۱۱۴

و کیست ظالم‌تر از آن کس که نگذارد در مساجد خدا، نام پروردگار برده شود، و در ویرانى آنها بکوشد؟ آنان حق ندارند وارد آن [مساجد] شوند جز در حال ترس و خوف [و برای توبه]. برای آنان در این دنیا خوارى و زبونی است و در آخرت، عذابى بزرگ است.

——————————————————————–

[۱] . رساله اجوبه الاستفتائات مقام معظم رهبری، احکام مسجد، انتشارات هدی، چاپ پانزدهم، ص۸۹٫

مسئله ۴۰۷: آیا جایز است وصیت کنم که مرا بعد از مردن در مسجد محله که تلاش فراوانی برای آن کرده ام، دفن نمایند، زیرا دوست دارم در داخل یا صحن آن دفن شوم؟

جواب: اگر هنگام اجرای صیغه وقف، دفن میت استثناء نشده باشد، دفن در مسجد جایز نیست، و وصیت شما در این مورد اعتباری ندارد.

[۲] . برگرفته از حکم مقام معظم رهبری در انتصاب امام جمعه رشت.

[۳] . برگرفته از حکم مقام معظم رهبری در انتصاب امام جمعه رشت.

[۴] . برگرفته از حکم مقام معظم رهبری در انتصاب امام جمعه رشت.

.

نویسنده: مرتضی عبدالهی/ منبع: رنگ ایمان

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 1 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۱
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

روشن سه شنبه , ۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۸

سلام. خدایش پاسخگو باشند.چقدر این بچه‌های حزب اللهی مظلوم واقع شدند. آیا جواب سوالهای اینها معلوم نیست.! عزیزان حزب اللهی باید مقاومت کرد و این سختیها را بجان خرید، که فان حزب الله هم المفلحون.

رفتن به نوار ابزار